چرا بیداری برای بعضی‌ها سخت و اضطراب‌ آور است؟

خط سلامت: اضطراب صبحگاهی، پدیده‌ای کمتر گزارش‌شده اما تأثیرگذار بر سلامت روان است. با تمرین تنفس، اسکن بدن و پذیرش تجربه، می‌توان بار روانی این طوفان صبحگاهی را کاهش داد و روز را با آرامش و کنترل بیشتری آغاز کرد.

?>
چرا بیداری برای بعضی‌ها سخت و اضطراب‌ آور است؟

بسیاری از افراد صبح‌ها را با اضطراب و تنش آغاز می‌کنند، نه آرامش و تازگی. این تجربه روانی می‌تواند سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهد، اما با شناخت و تکنیک‌های ذهن‌آگاهانه می‌توان نخستین لحظات روز را از اسارت اضطراب به فرصت آرامش تبدیل کرد.

به گزارش خط سلامت برای بسیاری از افراد، سپیده‌دم نه به عنوان نقطه امید، بلکه به عنوان زمان تجربه ترس و اضطراب شناخته می‌شود. برخلاف تصور عمومی از صبح به عنوان آغاز روزی تازه و فرصتی نو، برخی افراد با نخستین نور روز با سنگینی و فشار روانی مواجه می‌شوند و بیداری صبحگاهی می‌تواند یک تجربه پرچالش و دشوار باشد.

در تجربه بالینی با افراد مبتلا به اضطراب و به ویژه PTSD، مشاهده شده که نخستین لحظات بیداری می‌تواند محرک احساس ترس، تنش و نگرانی باشد. این ترس پیش از آنکه روز آغاز شود، بدن و ذهن را آماده مواجهه با تهدید می‌کند و حس امنیت فرد را کاهش می‌دهد. به جای مشاهده روز به عنوان فرصتی تازه، بیداری به عنوان رویدادی تهدیدآمیز تجربه می‌شود که می‌تواند به مرور زمان به فرسودگی روانی و تضعیف حس امنیت منجر شود.

روند بیداری و شروع تنش

بیداری فرآیندی تدریجی از خواب‌آلودگی به هوشیاری است که شامل تجربه‌ای بدنی و نیمه‌آگاهانه است. در این لحظات، ممکن است اثرات باقی‌مانده از خواب یا رؤیاها همراه با حس گذار از حالت خواب به هوشیاری دیده شود. سپس به صورت ناگهانی، شبکه واقعیت فعال می‌شود: «من، اینجا، اکنون» و با آن، زمینه‌ها و مسئولیت‌های روز جاری وارد ذهن فرد می‌شوند. این شبکه شامل تاریخ، وظایف، مسائل حل‌نشده و ترس‌های قدیمی است.

برای برخی، این شبکه و محتوای آن محرک‌های اضطراب فوری ایجاد می‌کند؛ مانند مواجهه با تعاملات اجتماعی روز، فشار برای کامل بودن یا عملکرد بی‌نقص، یا احساس «ترس از دست دادن» در انتخاب‌هایی که قبلاً انجام شده‌اند. برای برخی دیگر، خود عمل بیداری به تنهایی می‌تواند محرک تهدید باشد؛ تجربه لحظه گذار از خواب به هوشیاری با پیش‌شرطی از خطر و اضطراب همراه است و منجر به ترشح مواد شیمیایی استرس حتی بدون محرک مشخص می‌شود. برخی افراد گزارش داده‌اند که هر روز صبح افکار خودکشی به طور خودکار به ذهنشان خطور می‌کند، که نوعی تجربه ذهنی اضطراری و خیالی است و نه اقدام واقعی.

بیداری و خودسرزنشی

باز کردن چشم‌ها و تجربه ترس بلافاصله ممکن است برای برخی عجیب یا شرم‌آور باشد. این «عجیب بودن» می‌تواند بار روانی را افزایش دهد، به ویژه اگر فرد خود را مقصر بداند. پرسش‌هایی مانند «چرا نمی‌توانم مانند دیگران آرام بیدار شوم؟ چرا ذهنم اینطور عمل می‌کند؟» می‌تواند تجربه اضطراب صبحگاهی را تشدید کند و باور اینکه صبح‌ها همیشه دشوار و شخصی هستند را تقویت نماید.

چالش‌های درمانی

شدت اضطراب و وحشت در نخستین لحظات بیداری، درمان را پیچیده می‌کند. برخلاف اضطراب‌های روزانه، در این حالت، شناسایی علائم هشداردهنده و اعمال تکنیک‌های مقابله‌ای معمول مفید نیست، زیرا اضطراب در میانه جریان رخ داده و امکان توقف یا پیشگیری وجود ندارد. داروهای کوتاه‌اثر ممکن است به کاهش علائم کمک کنند، اما با هزینه کاهش هوشیاری و وضوح ذهنی صبحگاهی همراه هستند. استفاده از داروهای شبانه نیز برای پیشگیری از طوفان صبحگاهی، ریسک مشابهی دارد.

دو مسیر در لحظات بیداری

با هر بیداری، ذهن با دو مسیر روبرو است:

اسارت ذهنی: ذهن به اولین محرک اضطراب می‌چسبد و وارد چرخه‌ای از نگرانی و تنش می‌شود، که تنش بدنی و خودسرزنشی را افزایش می‌دهد.

باز شدن آگاهانه: با آگاهی و تمرین ذهن‌آگاهانه، می‌توان توقف کرد، نفس کشید و اضطراب را به عنوان یک پدیده گذرا و طبیعی تجربه کرد.

اهمیت شناخت و عادی‌سازی تجربه

تکنیک‌های ذهن‌آگاهانه، از جمله تمرینات تنفس، اسکن بدن، تمرین ذهن‌آگاهی و تمرین شفقت می‌توانند اثرات مثبتی داشته باشند. نخستین گام در مدیریت اضطراب صبحگاهی، گوش دادن همدلانه به خود و عادی‌سازی این تجربه است. شناخت اینکه بیداری اضطراب‌آور یک الگوی رایج و زیست‌شناختی است، نه یک شکست شخصی، می‌تواند بار روانی را کاهش دهد و فرد را آماده مدیریت بهتر لحظات صبحگاهی کند.

اگر بیداری صبحگاهی مانند قدم گذاشتن در طوفان باشد، نخستین گام نامگذاری و پذیرش آن است. مرحله بعدی، یادگیری آمادگی برای مواجهه با این «هوای ذهنی» و مدیریت آن هنگام وقوع است. این موضوع در بخش بعدی این مقاله با بررسی استراتژی‌های عملی شبانه و صبحگاهی برای کاهش اثرات اضطراب و تغییر نخستین لحظات روز از حالت اسارت به باز شدن بررسی خواهد شد.

بررسی اضطراب صبحگاهی از منظر سلامت روان

اضطراب صبحگاهی یا تجربه تنش شدید در لحظات نخستین بیداری، یک پدیده روانی کمتر گزارش‌شده اما بسیار تاثیرگذار بر سلامت روان است. این حالت نشان می‌دهد که آغاز روز می‌تواند برای برخی افراد نه فرصتی برای انرژی و تازگی، بلکه زمان مواجهه با اضطراب، تنش و فرسودگی روانی باشد. از دیدگاه روانشناسی، این پدیده چند جنبه مهم دارد:

۱. تأثیر بر احساس امنیت و پیش‌بینی‌پذیری

وقتی بیداری صبحگاهی با احساس تهدید و اضطراب همراه است، فرد تجربه روز را به عنوان محیطی ناامن و غیرقابل پیش‌بینی می‌بیند. این تجربه می‌تواند حس امنیت روانی را تضعیف کند و باعث ایجاد چرخه‌ای از اضطراب و نگرانی مداوم شود.

۲. نقش خودسرزنشی در تشدید اضطراب

افرادی که از اضطراب صبحگاهی رنج می‌برند اغلب خود را مقصر می‌دانند: چرا نمی‌توانم مانند دیگران آرام بیدار شوم؟ این خودسرزنشی باعث می‌شود افزایش اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و بار روانی اضافی تجربه شود و مسیر بهبود دشوارتر گردد.

۳. اثرات فیزیولوژیک و روانی

بیداری اضطراب‌آور می‌تواند با ترشح هورمون‌های استرس، افزایش ضربان قلب و تنش عضلانی همراه باشد و سیستم عصبی را در حالت آماده‌باش مداوم نگه دارد. این وضعیت باعث خستگی ذهنی، کاهش تمرکز، و احتمال بروز مشکلات مزمن مانند بی‌خوابی و اختلالات اضطرابی می‌شود.

۴. تعامل با تروما و PTSD

افرادی که تجربه PTSD یا تروما دارند، ممکن است بیداری صبحگاهی را به عنوان تمرینی روزانه از تروما تجربه کنند. این امر باعث می‌شود تجربه اضطراب صبحگاهی تداوم پیدا کند و حس بی‌خطری و آرامش ذهنی کاهش یابد.

۵. راهبردهای روانشناختی برای مدیریت

از منظر سلامت روان، مدیریت اضطراب صبحگاهی نیازمند آگاهی، تمرین ذهن‌آگاهی و پذیرش وضعیت است:

نامگذاری و عادی‌سازی تجربه: شناخت اینکه این حالت رایج و طبیعی است، باعث کاهش خودسرزنشی و استرس روانی می‌شود.

تمرین تنفس و اسکن بدن: کمک می‌کند بدن و ذهن به آرامش برسند و از واکنش‌های خودکار اضطراب کاسته شود.

تمرین شفقت به خود: ایجاد نگرش همدلانه نسبت به تجربه شخصی باعث کاهش بار روانی و تقویت حس امنیت می‌شود.

آمادگی شبانه و صبحگاهی: برنامه‌ریزی و تکنیک‌های آماده‌سازی می‌تواند شدت اضطراب هنگام بیداری را کاهش دهد.

نتیجه‌گیری روانشناختی

اضطراب صبحگاهی پدیده‌ای رایج اما کمتر شناخته‌شده است که می‌تواند سلامت روان، انرژی و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. از منظر روانشناسی، شناخت، عادی‌سازی و به کارگیری استراتژی‌های ذهن‌آگاهانه، نه تنها شدت این تجربه را کاهش می‌دهد، بلکه فرد را قادر می‌سازد روز خود را با آرامش و کنترل بیشتری آغاز کند و از چرخه فرسودگی روانی جلوگیری نماید.

برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
ارسال نظر

اخبار پربازدید
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
اتاق درمان