
هوش تنها یک عدد روی کاغذ نیست؛ کیفیت عملکرد مغز و سلامت روان شما به عادتهای روزمرهتان وابسته است. کمخوابی، ذهنیت ثابت، محیط اجتماعی منفی میتوانند تواناییهای شناختی و روانی شما را کاهش دهند. در این مطلب، پنج رفتار مضر که هوش و سلامت روان را تهدید میکنند، همراه با راهکارهای عملی معرفی شدهاند.
بدترین دشمن هوشمندی
به گزارش خط سلامت در روانشناسی، یکی از بزرگترین چالشها خودتخریبی ذهنی است، بهویژه وقتی صحبت از بهرهوری واقعی هوش میشود. هوش عملی یا بهرهی ذهنی بیشتر از اعداد و ارقام است و روی توانایی ما در حل مسائل، تصمیمگیری و عملکرد روزمره تمرکز دارد.
وقتی انتخابهای روزانه که مغز ما را تیز یا کُند میکنند بررسی میشوند، مشخص میشود که بخش عظیمی از توانایی ذهنی ما در دست خودمان است. شناسایی عادتهایی که ما را کند میکنند، اولین قدم برای تغییر و ارتقای عملکرد مغز است.
۵ اشتباه رایج ذهنی که عملکرد مغز را کاهش میدهند
۱. مغز را مانند ماهیچه تمرین نمیکنیم
بزرگترین خطای ذهنی، تصور اینکه هوش ثابت است و نمیتوان آن را تغییر داد، است. روانشناسان این طرز فکر را «نظریهی ذاتی بودن هوش» مینامند. در مقابل، رویکرد «رشدگرا» نشان میدهد هوش با تلاش و استراتژی قابل تقویت است.
تحقیقی توسط بلَکوِل و همکاران نشان داد که دانشآموزانی که آموزش دیدند مغز مانند ماهیچه رشد میکند، طی یک سال نمرات ریاضی خود را افزایش دادند، در حالی که دانشآموزانی با ذهنیت ثابت تغییر نکردند. تنها تفاوت، گفتوگوی درونی دانشآموزان با خود درباره تواناییهایشان بود.
این یافتهها نشان میدهند که نحوهی صحبت با خود میتواند مسیر موفقیت ذهنی را تغییر دهد و درهای رشد و هوش را باز نگه دارد.
۲. مغز را از خواب کافی محروم میکنیم
خواب تنها استراحت نیست؛ یک فرآیند حیاتی برای بازسازی و سازماندهی ذهن است. تحقیقات نشان داده حتی برخی موجودات بدون مغز مانند عروس دریایی وارونه نیز میخوابند.
در انسانها، خواب به مغز اجازه میدهد آنچه روزانه یاد گرفتهایم را مرور و بازسازی کند. کمبود خواب باعث کاهش عملکرد اجرایی، کاهش تمرکز و تصمیمگیری ضعیف میشود.
در مطالعه EEG، زینگ و همکاران نشان دادند که ۲۴ ساعت بیخوابی، زمان واکنش و پردازش مغز را به شدت افزایش میدهد. حتی کمبود جزئی خواب شبانه میتواند حافظه، خلقوخو و تمرکز را مختل کند.
رعایت ریتم طبیعی خواب برای حفظ سلامت شناختی حیاتی است.
۳. مصرف الکل
الکل یک عامل شناختهشده در کاهش عملکرد مغز است. حتی مصرف متوسط میتواند آسیبهای طولانیمدت ایجاد کند.
مطالعهای توسط خوستو و همکاران نشان داد مصرف هشت یا بیشتر نوشیدنی الکلی در هفته با افزایش چشمگیر ضایعات مغزی مرتبط است. نوشندگان سنگین ۱۳۳ درصد و مصرفکنندگان سابق ۸۹ درصد بیشتر در معرض آسیب عروقی مغز بودند. همچنین گرههای تائو که نشانهی آلزایمر هستند، در نوشندگان سنگین ۴۱ درصد و در نوشندگان سابق ۳۱ درصد بیشتر دیده شد.
کاهش مصرف الکل یا حذف آن، یکی از اقدامات مهم برای حفظ شفافیت ذهن و طول عمر مغز است.
۴. نداشتن ساختار در زندگی
مغز برای عملکرد بهینه به ساختار، هدف و ضربالاجل نیاز دارد. بدون آن، تمرکز کاهش یافته و خلاقیت خاموش میشود.
مطالعهای در سال ۲۰۲۱ نشان داد دانشجویانی که تعلل بیشتری داشتند، در آزمونهای عصبروانشناسی ضعف اجرایی داشتند. این موضوع نشان میدهد حتی افراد باهوش به نظم و ساختار نیاز دارند تا بتوانند توانایی ذهنی خود را بهطور کامل به کار گیرند.
ایجاد خطهای کاری و برنامههای مشخص باعث میشود مغز بهصورت پیوسته و آماده برای اجرای کارها عمل کند.
۵. قرار دادن مغز در محیط نامناسب
محیط و همراهیهای ذهنی میتوانند کیفیت عملکرد مغز را تعیین کنند. قرار گرفتن در معرض شایعات، اخبار منفی و حواسپرتی مداوم باعث کاهش توانایی ذهنی میشود.
تحقیقات نشان داده خلق و خو میتواند در شبکههای اجتماعی منتقل شود. مطالعهای طولی نشان داد خلق نوجوانان به تدریج با خلق همسالانشان مشابه میشود و خلق منفی بیشترین سرایت را داشت. بنابراین محیط ذهنی و اجتماعی شما مستقیماً بر سطح عملکرد شناختی اثر میگذارد.
وجه مشترک این عادتها
همه این پنج عادت در غیاب خودآگاهی رشد میکنند. اگر متوجه روندهای ذهنی خود نباشیم، این الگوها بدون توقف ادامه پیدا میکنند. آگاهی، اولین قدم برای توقف این چرخه است.
با شناسایی این عادتها، اقدامات عملی مانند محافظت از خواب، انتخاب همراهان ذهنی مناسب، تعیین ضربالاجل و تغییر گفتوگو با خود، ابزارهای قدرتمندی برای هدایت مغز به سوی عملکرد بهتر هستند.
ذهنیت و باورهای فردی:
باور به اینکه هوش ثابت است، میتواند موجب کاهش انگیزه، افزایش اضطراب هنگام مواجهه با چالشها و احساس ناتوانی شود. در مقابل، پذیرش این که هوش قابل رشد است، نه تنها عملکرد شناختی را افزایش میدهد، بلکه تابآوری روانی و اعتماد به نفس را نیز بهبود میبخشد.
خواب و سلامت روان:
کمبود خواب مستقیماً توانایی تصمیمگیری، تمرکز و کنترل هیجانات را کاهش میدهد. بیخوابی مزمن با افزایش اضطراب، تحریکپذیری و خطر افسردگی مرتبط است، بنابراین حفظ خواب کافی برای سلامت روان حیاتی است.
مصرف الکل و اثرات روانی:
الکل، حتی در مقادیر متوسط، میتواند حافظه و توجه را مختل کند و ریسک افسردگی و اضطراب را افزایش دهد. آسیبهای مغزی ناشی از مصرف الکل همچنین توانایی مقابله با استرس و حل مسئله را کاهش میدهند.
ساختار و نظم در زندگی:
نداشتن برنامه و ساختار باعث افزایش اضطراب، استرس و کاهش تمرکز میشود. برنامهریزی و تعیین هدفهای روزانه نه تنها عملکرد شناختی، بلکه سلامت روان و احساس کنترل بر زندگی را بهبود میدهد.
محیط اجتماعی و ذهنی:
محیط منفی و همراهی با افراد یا اطلاعات منفی میتواند خلق و خو و سلامت روان را کاهش دهد. خلق و رفتار اطرافیان بهویژه در نوجوانان، بهطور مستقیم روی ذهن و روان ما اثر میگذارد و میتواند الگوهای ذهنی منفی ایجاد کند.
جمعبندی کلی:
همه این پنج عامل در غیاب خودآگاهی و توجه به سلامت روان، بهطور خودکار اثرات منفی روی مغز و روان ایجاد میکنند. مدیریت این عوامل به بهبود سلامت روان، افزایش تابآوری و تقویت عملکرد شناختی کمک میکند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است