چرا گاهی بهترین شریک عاطفی مان را از دست می‌دهیم ؟

خط سلامت: آیا تا به حال فکر کرده‌اید چرا برخی افراد پس از رابطه با یک شریک با ارزش، به سمت کسی می‌روند که از نظر شما کم‌ارزش‌تر است؟ روانشناسی روابط نشان می‌دهد که تصویر منفی از خود، انتظارات غیرواقعی و نیاز به تأیید می‌تواند باعث انتخاب شریک با استاندارد پایین‌تر شود. در این مقاله با بررسی علمی این پدیده، متوجه خواهید شد که چرا گاهی شریک شما «شما را بیش از حد خوب» می‌بیند و تصمیم به ترک می‌گیرد.

?>
چرا گاهی بهترین شریک عاطفی مان را از دست می‌دهیم ؟

بر اساس تحقیقات روانشناسی، انتخاب شریک در روابط عاشقانه تنها به جذابیت یا ارزش سطحی محدود نمی‌شود. افراد با عزت نفس پایین یا خودارزیابی منفی، به‌طور ناخودآگاه به دنبال کسانی می‌روند که انتظاراتشان واقعی‌تر و قابل مدیریت باشد. اگر می‌خواهید راز پشت «چرا شما را ترک کردند و به کسی کم‌ارزش‌تر رسیدند» را بفهمید، این مقاله پاسخ‌های علمی و کاربردی ارائه می‌دهد.

به گزارش خط سلامت به طور کلی، انسان‌ها تلاش می‌کنند بهترین شریک عاشقانه‌ای را که می‌توانند جذب و حفظ کنند؛ کسی که ارزش بالایی داشته باشد، به آن‌ها متعهد باشد و به طور متقابل آن‌ها را تحسین کند. با این حال، گاهی افراد رابطه ای را پایان می‌دهند و بعد از آن، به شخصی روی می‌آورند که از نظر ارزش شریک، پایین‌تر به نظر می‌رسد. دلایل این انتخاب گاهی پیچیده و روانشناختی است.

گاهی عوامل پنهان یا سوگیری‌های ذهنی می‌توانند این انتخاب را توضیح دهند. ممکن است فرد، شریک سازگارتری را ترک کند اما با کسی رابطه برقرار کند که هیجان بیشتری ایجاد می‌کند، حتی اگر ارزش کلی آن شریک کمتر باشد. یا شاید شریک جدید مزایایی پنهان دارد که قابل تشخیص نیستند.

اما در مواردی، افراد عمداً سطح روابط خود را کاهش می‌دهند و گاهی عباراتی مانند «تو برای من خیلی خوبی» را به کار می‌برند. این می‌تواند هم روش مؤدبانه برای پایان دادن به رابطه باشد و هم بیان حقیقتی روانشناختی.

شناخته شدن یا تحسین شدن؟

پژوهشی توسط کمپبل، لاکنباور و مویز  نشان داد که بازخورد شریک بر احساسات و برداشت‌های فرد تأثیر می‌گذارد. بازخوردی که «دیدگاه واقعی فرد را تأیید می‌کند» با بازخوردی که «دیدگاه مثبت و تحسین‌آمیز نسبت به خود ارائه می‌دهد» متفاوت است.

نتایج نشان داد افرادی که خودارزیابی مثبت دارند، بازخورد تحسین‌آمیز را ترجیح می‌دهند. اما افراد با خودارزیابی منفی در روابط بلندمدت تمایل دارند شریکشان با دیدگاه منفی آن‌ها هم‌راستا باشد. یعنی وقتی رابطه طولانی می‌شود، این افراد به دنبال شریکانی هستند که محدودیت‌ها و ضعف‌هایشان را تأیید کنند تا فشار انتظار کمتر شود.

خودافزایی در مقابل خودتأییدی

در مراحل اولیه رابطه، با ریسک طرد بالا، افراد بازخورد تحسین‌آمیز و خودافزا را ترجیح می‌دهند تا پذیرفته شوند.

در رابطه بلندمدت و با ریسک طرد پایین، افراد می‌خواهند شریکشان واقعیت آن‌ها را بشناسد و بازخورد دقیق و خودتأییدکننده دریافت کنند.

برای افرادی با خودارزیابی منفی، بازخورد مثبت بیش از حد می‌تواند فشارزا باشد، زیرا ممکن است انتظار بیشتری از آن‌ها داشته باشد. ارزیابی منفی اما می‌تواند خوشایند باشد، زیرا نشان‌دهنده درک متقابل محدودیت‌ها و توانایی‌های واقعی است.

برداشت‌ها و انتظارات

در مجموع، الگو به این شکل است:

در ابتدا، همه می‌خواهند شریک دلخواه خود را جذب کنند و تحسین شوند.

با گذر زمان و ایجاد تعهد، افراد تمایل دارند توسط شریک بلندمدت خود «به درستی شناخته شوند».

افرادی با خودارزیابی منفی، ممکن است به دنبال شریک با انتظار کمتر و تأیید دیدگاه منفی خود باشند تا فشار انتظارات بالا را تحمل نکنند.

این امر توضیح می‌دهد که چرا ممکن است شما برای شریک گذشته خود «خیلی خوب» یا «کامل» بوده باشید، اما او نتوانسته با استانداردهای بالای شما کنار بیاید و به سراغ کسی با ارزش کمتر رفته است.

از منظر سلامت روان، این مطلب به چند نکته مهم روانشناختی درباره روابط و انتخاب شریک اشاره می‌کند:

خودارزیابی و عزت نفس

افراد با خودارزیابی منفی ممکن است در طول زمان از شریک با ارزش بالا فاصله بگیرند و به سمت کسانی بروند که دیدگاه آن‌ها را تأیید کنند. این الگو نشان می‌دهد که عزت نفس پایین و تصویر منفی از خود می‌تواند تصمیمات رابطه‌ای را هدایت کند و حتی منجر به انتخاب شریک کم‌ارزش‌تر شود. از منظر روانشناسی، این موضوع به رفتار اجتنابی یا محافظتی در روابط مرتبط است: فرد به جای مواجهه با فشارها و انتظارات بالای شریک، انتخابی آسان‌تر و امن‌تر می‌کند.

تطابق بین انتظارات و واقعیت

وقتی انتظارات شریک بلندمدت بیش از توانایی یا تصویر خود فرد است، استرس و فشار روانی ایجاد می‌شود. ناهماهنگی بین برداشت‌ها و انتظارات می‌تواند به احساس گناه، اضطراب و ناکامی در رابطه منجر شود. روانشناسان تأکید می‌کنند که شناخت و تنظیم انتظارات متقابل از کلیدهای بهبود سلامت روان در روابط است.

نیاز به تایید یا شناخته شدن

نیاز به تأیید و دیده شدن واقعی خود، که در مطالعه به عنوان خودافزایی و خودتأییدی توضیح داده شد، یکی از عوامل اصلی سلامت روان در روابط است. افرادی که شریکشان را برای «تأیید دیدگاه منفی خود» انتخاب می‌کنند، در واقع در تلاش‌اند از فشار روانی و اضطراب مرتبط با انتظارات بالا دوری کنند.

پیامدهای روانشناختی کاهش سطح شریک

انتخاب شریک کم‌ارزش‌تر ممکن است باعث کاهش رضایت روانی، احساس نارضایتی یا حتی افسردگی شود، زیرا نه فرد انتخاب‌کننده و نه شریک جدید همیشه از رابطه رضایت کامل ندارند. این الگو می‌تواند چرخه‌ای از استرس، سرزنش خود و نارضایتی روانی ایجاد کند.

اهمیت خودآگاهی و رشد شخصی

از منظر سلامت روان، آگاهی از تصویر خود، مدیریت عزت نفس، و تنظیم انتظارات واقع‌بینانه در روابط می‌تواند از ایجاد استرس و انتخاب‌های رابطه‌ای نامناسب پیشگیری کند. این آگاهی کمک می‌کند تا افراد به جای اجتناب از فشار روانی، با آن مواجه شوند و روابط سالم و رضایت‌بخش ایجاد کنند.

به طور کلی، این مقاله نشان می‌دهد که سلامت روان نقش مهمی در انتخاب شریک، حفظ رابطه و مدیریت انتظارات دارد و عدم هماهنگی بین تصویر خود و تصویر شریک می‌تواند به آسیب روانی و شکست رابطه منجر شود.

برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
ارسال نظر

اخبار پربازدید
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان