
باور عمومی درباره برتری خلاقیت در چپ دستها ممکن است منجر به انتظارات نادرست و فشار روانی شود. بر اساس مطالعات اخیر، خلاقیت به عوامل متعددی بستگی دارد و از منظر سلامت روان ، شناخت دقیق این موضوع میتواند به کاهش استرس و افزایش رضایت فردی کمک کند. بیایید این افسانه را کنار بگذاریم و به جای آن روی توسعه مهارتهای شناختی و روانی تمرکز کنیم.
مطالعه جامع درباره خلاقیت و دست غالب
به گزارش خط سلامت پژوهشگران دانشگاه کرنل با بررسی دادههای 17 مطالعه انجام شده در صد سال گذشته، مقالهای تحت عنوان «دست غالب و خلاقیت: حقایق و افسانهها» منتشر کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که افراد چپ دست در آزمونهای آزمایشگاهی سنجش خلاقیت، هیچ برتری خاصی نسبت به راستدستها ندارند. حتی در برخی موارد، راست دست ها کمی بهتر عمل کردند.
تحلیل گستردهتر مشاغل و خلاقیت
در مرحله بعد، پژوهشگران دادههای مربوط به تقریباً 12 هزار شهروند آمریکایی را بررسی کردند و ارتباط میان نوع دست غالب و حرفه آنها را تحلیل نمودند. این بررسی روی 770 نوع شغل مختلف از جمله مشاغل هنری و موسیقی که به طور سنتی خلاقانه شناخته میشوند، و همچنین مشاغلی مانند ریاضیدانان و فیزیکدانان انجام شد. نتیجه این بود که افراد چپدست در مشاغلی که بیشترین نیاز به خلاقیت دارند، کمتر حضور داشتند.
توضیحات کارشناسان
اوون مورگان، نویسنده اصلی مقاله دکترای روانشناسی، همراه با دنیل کازاسانتو، استاد دانشگاه کرنل و سییی ژائو از دانشگاه هنگکنگ، این تحقیق را انجام دادند. کازاسانتو توضیح داد اگرچه نیمکره راست مغز که با دست چپ مرتبط است، نقش مهمی در تفکر خلاق دارد، اما دادهها نشان نمیدهد افراد چپدست به طور قابلتوجهی خلاقتر هستند.
افسانه یا واقعیت؟
با اینکه چپ دست ها در بین هنرمندان و موسیقیدانان بیشتر دیده میشوند، اما بررسی همه جانبه مشاغل نشان میدهد برتری خلاقیتی چپدستها یک افسانه شهری است.
خلاقیت و سلامت روان ارتباط نزدیکی دارند: خلاقیت بهعنوان یکی از جنبههای شناختی، میتواند نقش مهمی در افزایش انعطافپذیری ذهنی، حل مسئله و تنظیم هیجانات داشته باشد. افراد خلاق معمولاً بهتر میتوانند با استرس و مشکلات روانی کنار بیایند.
عدم تفاوت خلاقیت بین چپدستها و راستدستها، نشان میدهد که سلامت روان و تواناییهای شناختی به عوامل متعددی بستگی دارد: این موضوع تاکید میکند که سلامت روان ما صرفاً به ویژگیهای بیولوژیکی ساده مثل دست غالب وابسته نیست، بلکه ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی، آموزشی و فرهنگی است.
افسانههای ذهنی و باورهای نادرست (مانند خلاقتر بودن چپدستها) میتواند منجر به توقعات و استرسهای غیرواقعی شود: گاهی باور به برتری خاصی میتواند فشار روانی ایجاد کند یا باعث شود فرد خودش را با معیارهای غیرواقعی بسنجند. از این نظر، دانستن حقیقت علمی و کنار گذاشتن افسانهها میتواند به سلامت روان کمک کند.
تمرکز بر توسعه مهارتها و خلاقیت مستقل از دست غالب: با توجه به اینکه خلاقیت ربط مستقیمی به دست غالب ندارد، بهتر است افراد روی تقویت مهارتهای شناختی، اجتماعی و عاطفی خود تمرکز کنند تا سلامت روان بهتری داشته باشند.
این مطالعه به ما یادآوری میکند که سلامت روان و تواناییهای ذهنی پیچیده و چندبعدی هستند و نباید به سادهسازیهای نادرست متکی بود.
خلاصه
از منظر سلامت روان، این تحقیق به ما نشان میدهد که ویژگیهایی مثل خلاقیت تحت تاثیر عوامل متنوعی است و بهسادگی نمیتوان آن را به یک عامل ژنتیکی یا بیولوژیکی محدود کرد. این نگاه چندبعدی، به ارتقای سلامت روان و کاهش استرسهای ناشی از انتظارات غیرواقعی کمک میکند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است