
پژوهشهای روانشناسی اثبات کردهاند که تماشای مستمر محتوای منفی در شبکههای اجتماعی میتواند منجر به اضطراب ، بدبینی و کاهش تابآوری روانی شود. در دنیایی که الگوریتمها بیش از آنکه امید را ترویج دهند، خشم را گسترش میدهند، چگونه میتوان از ذهن خود محافظت کرد؟
آغاز چرخه منفینگری
بر اساس گزارش خط سلامت، برای بسیاری از افراد پیش آمده است که قصد خوابیدن داشتهاند، اما بهجای آن تلفن همراه خود را برداشتهاند و با خود گفتهاند که تنها چند دقیقه اسکرول خواهند کرد. اما پیش از آنکه متوجه شوند، ذهنشان سرشار از خشم، اضطراب یا ترس شده است.
این مسئله، تنها ناشی از عادتهای نادرست یا ضعف در کنترل رفتار نیست. انسانها بهصورت طبیعی به محرکهای تهدیدآمیز، ناعادلانه یا ناراحتکننده توجه بیشتری نشان میدهند. روانشناسان این پدیده را «سوگیری منفی» مینامند.
ترکیب این گرایش ذاتی با شدت هیجانات موجود در شبکههای اجتماعی، چرخهای میسازد که شکستن آن دشوار است: اسکرول میکنیم، تخلیه میشویم، ناراحتیهای دیگران را جذب میکنیم و در نهایت، بهجای احساس ارتباط، دچار فرسودگی و انزوا میشویم.
سوگیری منفی چیست؟
سوگیری منفی به این معناست که مغز انسان به تجارب منفی بیش از تجارب مثبت اهمیت میدهد، حتی زمانی که شدت آنها یکسان باشد. به بیان دیگر، ما بیشتر انتقادات را به خاطر میسپاریم تا تعریفها، و بیشتر بر آنچه که درست پیش نرفته متمرکز میشویم تا آنچه که موفقیتآمیز بوده است.
اگرچه این ویژگی در گذشته برای بقا مفید بود، اما در فضای آنلاین امروز دید ما را نسبت به جهان دچار تحریف میسازد. بهجای تجربه حس ارتباط و معنا، احساس سردرگمی و خستگی روانی افزایش مییابد.
گسترش شکایتهای آنلاین
در گذشته، زمانی که از موضوعی ناراحت بودیم، آن را در جمع دوستان یا خانواده مطرح میکردیم. اما امروز با چند لمس ساده، احساس خشم و ناراحتی خود را با صدها یا حتی هزاران نفر در فضای مجازی به اشتراک میگذاریم—و این خشم بهسرعت گسترش مییابد.
مطالعهای از مرکز روانسنجی کمبریج نشان میدهد که کاربران تقریباً دو برابر بیشتر از اخبار مثبت، اخبار منفی را در فیسبوک به اشتراک میگذارند. در شبکه X (توییتر سابق)، این نرخ بین ۳۴ تا ۶۱ درصد متغیر است. این یافتهها میتواند دلیل پر شدن تایملاینها از گلایه و اعتراض، بهجای گفتوگوهای واقعی باشد.
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی نیز در این میان نقش مهمی ایفا میکنند؛ چراکه طوری طراحی شدهاند که ما را با محتوای هیجانی، بهویژه منفی، بیشتر درگیر نگه دارند.
چرا شکایتکردن در ابتدا لذتبخش است؟
بیتعارف باید گفت: غر زدن در آغاز احساس خوبی ایجاد میکند. بیان ناراحتیها میتواند باعث احساس رهایی شود. روانشناسان این اثر را «تجربه از طریق گفتن» مینامند. زمانی که دربارهی یک موضوع ناراحتکننده صحبت میکنیم، احساساتمان برای خودمان و دیگران تشدید میشود.
شکایتکردن ممکن است موجب همدلی و پیوند اجتماعی شود. انگار که با بیان آن میگوییم: «تو هم این احساس را داری، درست است؟» به همین دلیل، بخش نظرات و کامنتهایی مانند «دقیقاً همین را حس کردم» برای بسیاری آرامشبخش هستند.
اما اگر این رفتار به عادت تبدیل شود، ذهن ما را طوری آموزش میدهد که همواره در جستوجوی نکات منفی باشد. در بلندمدت، شخص به فردی واکنشمحور و بدبین تبدیل میشود که دنیا را تاریکتر از آنچه هست درک میکند.
یافتههای علمی:
باورپذیری بیشتر نسبت به محتواهای منفی:
مطالعه Qahri-Saremi و Montazemi (2022) نشان داد که کاربران تمایل دارند به نظرات منفی آنلاین بیش از نظرات مثبت اعتماد کنند، حتی زمانی که تجربه شخصی در آن زمینه نداشته باشند.
نقش الگوریتمها در تشدید خشم:
Chavalarias و همکاران (2023) اصطلاح «سوگیری منفی الگوریتمی» را مطرح کردند. به این معنا که الگوریتمهای پلتفرمها بیشتر تمایل دارند محتوای منفی و خشمآفرین را نمایش دهند.
سرعت انتشار اخبار منفی:
Watson و همکاران (2024) تأیید کردند که پستهای منفی با سرعت بیشتری نسبت به پستهای مثبت بازنشر میشوند؛ پدیدهای که انگیزهی تولیدکنندگان محتوا برای ساخت محتوای هیجانی منفی را افزایش میدهد.
تأثیرات روانی:
مواجهه با اخبار منفی even برای چند دقیقهمیتواند موجب افزایش اضطراب و خلق منفی شود. تکرار این روند در طول روز، تأثیرات عمیقتری به همراه دارد.
سندرم دنیای خشن (Mean World Syndrome):
روانشناسان این پدیده را چنین توصیف میکنند: مواجهه مکرر با محتوای منفی، باعث شکلگیری باور اشتباهی میشود که دنیا را خطرناکتر از واقعیت جلوه میدهد.
شکایتکردن بدون راهحل، سودمند نیست
هرچند شکایتکردن میتواند در صورت آگاهی و بهمنظور رسیدن به تغییر مؤثر باشد، اما اگر این کار تنها به تخلیه هیجانی منجر شود، بدون آنکه اقدامی در پی داشته باشد، اثر منفی خواهد داشت.
پژوهشها در حوزه تنظیم هیجانی نشان دادهاند که تکرار تخلیه احساسات بدون اقدام مؤثر، تنها به تقویت افکار منفی منجر میشود.
از نظر اجتماعی نیز این روند میتواند منجر به قطبیشدن ارتباطات شود: افراد به دو دستهی «ما» و «آنها» تقسیم میشوند و گفتوگوهای سازنده جای خود را به درگیریهای هیجانی میدهند.
راهکارهای روانشناختی برای خروج از این چرخه:
مدیریت مصرف رسانهای:
زمان مشخصی برای استفاده از شبکههای اجتماعی در نظر بگیرید. از بررسی این فضاها پیش از خواب یا بلافاصله پس از بیدار شدن خودداری کنید.
تمرین ذهنآگاهی:
ذهنآگاهی به فرد کمک میکند تا پیش از واکنش، مکث کرده و با دیدی منطقیتر محتوای دریافتی را تحلیل کند.
بازسازی شناختی:
به جای جملاتی مانند «همهچیز خراب است» بگویید: برخی امور ناراحتکننده هستند، اما همچنان جای امیدواری وجود دارد.
تقویت ارتباطات واقعی:
گفتوگوهای رو در رو با دوستان و خانواده، بسیار مؤثرتر از تعاملات هیجانی آنلاین هستند.
تولید محتوای مثبت:
خودتان به منبعی برای انرژی مثبت تبدیل شوید. شوخطبعی، نکات آموزشی و روایتهای الهامبخش را به اشتراک بگذارید.
جمعبندی نهایی:
پدیده «اسکرول خشمگینانه» تنها یک عادت رسانهای نیست، بلکه الگویی فکریـهیجانی است که سلامت روان فردی و جمعی را تهدید میکند. اما خبر خوب این است که با آگاهی، مدیریت آگاهانه رسانهای و جایگزینکردن واکنش با معنا و عمل، میتوان این چرخه را متوقف کرد و از شبکههای اجتماعی، بهجای فرسایش، پیوند، آگاهی و انرژی دریافت کرد.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است