
وقتی که انتخاب بین درد سوزان و کار ذهنی دشوار باشد، برخی افراد ترجیح میدهند آتش درد را به جان بخرند تا اینکه مغز شان را به سختی بیندازند. مطالعه جدیدی نشان میدهد که ذهن ما گاهی از فکر کردن خستهتر است تا از درد!
به گزارش خط سلامت در مطالعه جدیدی مشخص شده است که گاهی افراد درد جسمی واقعی را به انجام یک کار حافظهای سخت ترجیح میدهند.
وقتی با یک کار ذهنی چالشبرانگیز روبرو میشویم، بعضی افراد ترجیح میدهند درد واقعی را تحمل کنند تا اینکه از توان مغزیشان استفاده کنند.
مطالعهای که در 17 نوامبر در مجله eLife منتشر شد نشان میدهد که احتمال انجام یک کار ذهنی دشوار، میتواند به اندازه تهدید یک تجربه دردناک واقعی، مثل قرار گرفتن یک جسم بسیار داغ روی پوست، آزاردهنده باشد. در این مطالعه، شرکتکنندگان میتوانستند بین تحمل درد حرارتی یا انجام یک کار حافظهای انتخاب کنند.
تاد وگل، روانشناس دانشگاه مکگیل مونترال و نویسنده اصلی مطالعه گفت: «اولین سوالی که ممکن است در ذهن باشد این است که چرا کسی باید درد را انتخاب کند؟ این فعالیتهای شناختی... خیلی کسلکنندهاند، ولی به بدن آسیبی نمیرسانند.»
شاید فکر کنید همیشه افراد گزینه بیضرر را انتخاب میکنند، اما نتایج خلاف این را نشان میدهد.
از 39 شرکتکننده، فقط یکی همیشه کار حافظهای را انتخاب میکرد و بقیه حداقل گاهی درد را به کار ذهنی ترجیح دادند. این موضوع در بین افراد مختلف به شکل جالبی مشابه بود.
پیش از این هم این فرضیه مطرح شده بود که افراد از صرف تلاش ذهنی اجتناب میکنند، اما این مطالعه با مقایسه مستقیم تلاش ذهنی و درد جسمی، به شکل تازهای به موضوع نگاه کرده است.
برای آزمایش، ابتدا آستانه درد شرکتکنندگان با دستگاهی به نام «تحریکگر حرارتی» که دما را کنترل میکند، تعیین شد. شرکتکنندگان میزان درد را در مقیاسی از صفر (بدون درد) تا 100 (درد بسیار شدید) گزارش کردند.
سپس شرکتکنندگان باید یک کار حافظهای به نام «N-back» را انجام میدادند. این کار شامل نمایش یک سری حروف روی صفحه و تشخیص اینکه آیا حرف فعلی با حرفی که چند گام قبل آمده، مطابقت دارد یا نه، بود. این کار پنج سطح سختی داشت که سطح چهار-back سختترین آن بود.
در هر مرحله، شرکتکنندگان میتوانستند بین انجام کار حافظهای در یک سطح خاص یا تحمل درد در یک سطح خاص یکی را انتخاب کنند. ترکیبهای مختلفی از سطوح درد و تلاش ذهنی در آزمایش وجود داشت.
محققان پیشبینی کردند اگر گزینه درد شدید با تلاش ذهنی کم باشد، افراد احتمالاً کار ذهنی را انتخاب میکنند و بالعکس. اما در شرایطی که درد و تلاش ذهنی تقریبا برابر بودند، نتیجه چه میشود؟
نتایج نشان داد به طور متوسط شرکتکنندگان ۲۸٪ مواقع درد را انتخاب کردند. حتی وقتی درد شدید با کار ذهنی سخت ترکیب شد، میزان انتخاب درد مشابه بود. این نشان میدهد درد و تلاش ذهنی هر دو به نوعی نامطلوب و دفع کنندهاند.
اما چیزی که درباره درد خاص است این است که وقتی شرکتکنندگان درد را انتخاب میکردند، زمان بیشتری صرف تصمیمگیری میکردند، که نشان میدهد اجتناب از درد به شکل غریزی و ناخودآگاه اتفاق میافتد، ولی اجتناب از تلاش ذهنی نیازمند تصمیمگیری فعال است.
در نهایت، افراد متفاوتی وجود دارند که کارهای ذهنی را سرگرمکننده میدانند و این افراد کمی بیشتر تمایل داشتند کار ذهنی را به جای درد انتخاب کنند، اما حتی آنها هم در شرایط سخت گاهی درد را ترجیح میدادند.
بررسی از منظر سلامت روان
اجتناب از تلاش ذهنی و فرار از اضطراب:
مطالعه نشان میدهد که اجتناب از انجام کارهای ذهنی سخت تا حدی به علت «ترس از اشتباه» یا اضطراب مرتبط با عملکرد است. این موضوع در روانشناسی به عنوان «فرار از اجتناب شناختی» شناخته میشود، که میتواند با اضطراب و استرس مرتبط باشد. افراد ممکن است به جای مواجهه با چالش ذهنی، گزینههای بدنی دردناکتر را انتخاب کنند چون اضطراب ناشی از کار ذهنی برایشان آزاردهندهتر است.
مقایسه درد جسمی و فشار روانی:
نکته جالب این است که درد جسمی اگرچه سخت است، اما واضح و موقت است و مغز به طور غریزی از آن اجتناب میکند. اما فشار روانی و تلاش ذهنی، گرچه غیرمستقیم و پنهانتر است، میتواند به تدریج باعث فرسودگی روانی، اضطراب مزمن و حتی افسردگی شود.
تصمیمگیری و انگیزه:
نتایج این مطالعه نشان میدهد اجتناب از درد بیشتر به صورت غریزی و ناخودآگاه است، ولی اجتناب از تلاش ذهنی مستلزم یک تصمیمگیری فعال است که به توان شناختی و انگیزه فرد بستگی دارد. افرادی که انگیزه یا علاقه ذاتی به چالشهای ذهنی دارند، میتوانند این فشار را بهتر تحمل کنند.
کارکردهای سلامت روان:
افرادی که به شدت از کار ذهنی اجتناب میکنند ممکن است در معرض مشکلاتی مثل اضطراب عملکرد، اجتناب شناختی و کاهش توانایی مقابله با استرسهای روزمره قرار داشته باشند. این موضوع میتواند زمینهساز مشکلات روانی عمیقتری شود.
کاربردهای بالینی:
مطالعه پیشنهاد میکند در آینده بررسی شود که آیا افرادی که مشکلات مزمن روانی یا درد جسمی دارند، واکنش متفاوتی نسبت به این انتخابها نشان میدهند یا خیر. این میتواند به درک بهتر مکانیسمهای اجتناب در اختلالات روانی و درمان آنها کمک کند.
جمعبندی:
این مطالعه جالب نشان میدهد که در شرایطی، فشار روانی ناشی از تلاش ذهنی برای برخی افراد آزاردهندهتر از درد جسمی است. این یافتهها اهمیت توجه به سلامت روان و انگیزه در مواجهه با چالشهای ذهنی را برجسته میکند و میتواند راهنمای بهتری برای طراحی مداخلات روانشناختی باشد.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است