راهنمای تصمیم‌گیری: چه زمانی باید خانواده را وارد جلسات درمان کرد؟

خط سلامت: انتخاب نوع درمان مناسب بیش از آنکه یک انتخاب ساده باشد، تصمیمی کلیدی برای سلامت روان و بهبود روابط خانوادگی است. شناخت درست نیازها، انگیزه‌ها و الگوهای رفتاری اعضای خانواده، مسیر درمان را هموار و مؤثر می‌کند.

?>
راهنمای تصمیم‌گیری: چه زمانی باید خانواده را وارد جلسات درمان کرد؟

تصمیم‌گیری بین درمان فردی و درمان خانوادگی می‌تواند سرنوشت سلامت روان شما و اعضای خانواده‌تان را رقم بزند. تشخیص درست اینکه چه کسی باید تغییر کند و چه کسی می‌تواند تغییر کند، نه تنها کیفیت جلسات درمانی را افزایش می‌دهد، بلکه تعارضات خانوادگی و استرس مزمن را کاهش می‌دهد.

به گزارش خط سلامت مرگ تخصص در روان‌درمانی و تأثیر آن بر خانواده‌ها و درمان‌های روانشناختی مسئله‌ای جدی است. بسیاری از کلینیک‌ها اجازه می‌دهند که مراجعان نوع درمان خود را انتخاب کنند، اما انتخاب درست معمولاً به این بستگی دارد که چه کسی می‌خواهد، باید و می‌تواند تغییر کند.

مرگ تخصص  مدت‌هاست که حوزه روان‌درمانی را تحت تأثیر قرار داده است. برخی دانشجویان سال دوم احساس می‌کنند بیش از استادان خود در مورد روان‌درمانی می‌دانند و فرض می‌کنند هر چیزی که باعث بهبود حال خودشان در روان‌درمانی شده، مدل درست است. آن‌ها اغلب نمی‌دانند هدف روان‌درمانی، بهبود واقعی مراجع است نه صرفاً احساس بهتر او.

این موضوع ممکن است به دلیل دسترسی به کل دانش انسانی در جیب باشد. وقتی می‌توان هر چیزی را با تلفن همراه پیدا کرد، کار متخصص دیگر ارزش چندانی ندارد. این مسئله منجر به از بین رفتن حس تواضع و احترام به دانش و تجربه‌ی پیشکسوتان می‌شود.

مشکل تصمیم‌گیری بر اساس دیدگاه مراجع

اعتماد کامل به دیدگاه مراجع باعث می‌شود درمانگر در برنامه‌ریزی و فرموله کردن پرونده درمانی راحت باشد، اما معمولاً دیدگاه مراجع تحت تأثیر الگوهایی است که خود مشکل را ایجاد کرده‌اند.

به عنوان مثال:

یک والد عصبانی که فرزندانش یاد می‌گیرند گوش ندهند و تکانشی شوند، ممکن است کودک را «مزاحم» تعریف کرده و به درمان فردی بفرستد.

والد مهربان که کودک هیچگاه یاد نمی‌گیرد آسیب‌های کوچک را تحمل کند، ممکن است درخواست درمان خانوادگی کند، زیرا او معتقد است هیچ تقصیری متوجه کودک نیست.

انگیزه‌های مشکوک درمانگر

گاهی درمانگران به مراجعان اجازه می‌دهند انتخاب کنند، زیرا:

درمانگر به پول نیاز دارد و نمی‌خواهد مراجع را از دست بدهد.

درمانگر از مواجهه با خشونت یا مشکلات سخت اجتناب می‌کند.

درمانگر ممکن است «کودک والدینه» باشد، یعنی فردی که از کودکی مسئولیت‌هایی بر دوش داشته اما اختیار لازم را برای انجام آن نداشته است.

عدم وضوح ساختاری در خانواده که باعث مشکلات رفتاری می‌شود، در روان‌درمانی نیز تکرار می‌شود. درمانگرانی که فکر می‌کنند با دادن حق انتخاب به مراجع او را توانمند می‌کنند، گاهی باعث ادامه چرخه مشکلات می‌شوند.

تصمیم‌گیری بین درمان فردی و خانوادگی

قاعده کلی این است که درمان باید شامل:

کسی باشد که می‌خواهد تغییر کند

کسی که باید تغییر کند

کسی که می‌تواند تغییر کند

اگر هر سه نقش در یک نفر جمع باشد، درمان فردی مناسب است.

کسی که باید تغییر کند، ممکن است خود مراجع باشد یا عضوی از خانواده که الگوهای مشکل‌ساز را حفظ می‌کند. اگر پیامد رفتار مشکل‌ساز تحت تأثیر واکنش اعضای خانواده است، درمان خانوادگی توصیه می‌شود.

به بیان دیگر:

اگر اهداف زندگی مراجع حول یک فرد یا خانواده است، درمان زوجین یا خانوادگی مناسب است.

اگر اهداف گسترده‌تر هستند و مراجع در محیطی زندگی می‌کند که نیازی به تکیه بر الگوهای مشکل‌ساز ندارد، درمان فردی منطقی است.

تحلیل این مقاله از منظر سلامت روان نشان می‌دهد که انتخاب بین درمان فردی و درمان خانوادگی نه فقط یک موضوع تکنیکی بلکه عمیقاً روانشناختی است و بر سلامت روان مراجع تأثیر مستقیم دارد. نکات مهم به شرح زیر است:

1. اهمیت وضوح ساختاری و مرزبندی

مقاله به نقش وضوح ساختاری در خانواده و درمان اشاره می‌کند. از منظر سلامت روان، نبود مرزهای واضح در خانواده می‌تواند باعث:

اضطراب و استرس مزمن

احساس مسئولیت بیش از حد یا کنترل‌گری در کودکان والدینه

تکرار چرخه‌های مشکل‌ساز و الگوهای رفتاری ناسالم شود.

این موضوع نشان می‌دهد که درمانگرانی که بدون در نظر گرفتن ساختار خانوادگی فقط به خواست مراجع عمل می‌کنند، ممکن است سلامت روان کل خانواده را به خطر بیندازند.

2. نقش انگیزه و آمادگی تغییر

از منظر روانشناسی، توانایی تغییر به شدت با انگیزه، آمادگی روانی و ظرفیت فرد برای رشد و خودتنظیمی مرتبط است. درمان فردی زمانی موثر است که مراجع خودش بخواهد و بتواند تغییر کند. درمان خانوادگی زمانی مناسب است که مشکل به تعاملات بین اعضا مرتبط باشد. این انتخاب صحیح، از بروز:

استرس خانوادگی

احساس ناتوانی یا سرخوردگی

تعارضات مزمن روانی جلوگیری می‌کند.

3. اثرات روانی اعتماد بیش از حد به مراجع

اعتماد کامل به دیدگاه مراجع، بدون در نظر گرفتن تخصص درمانگر، می‌تواند منجر به:

تداوم الگوهای رفتاری مشکل‌ساز

احساس سرخوردگی و درماندگی

کاهش حس امنیت روانی در اعضای خانواده شود.

از منظر سلامت روان، هدایت درمان توسط یک متخصص باتجربه

برای تشخیص درست نوع درمان، مانع آسیب‌های روانی طولانی‌مدت می‌شود.

4. کودکان والدینه و پیامدهای روانی

مقاله به وضعیت «کودک والدینه» اشاره می‌کند؛ کودکانی که مسئولیت‌هایی بر عهده دارند اما اختیار انجام آن را ندارند. از دیدگاه سلامت روان:

این کودکان در بزرگسالی ممکن است اضطراب، افسردگی و مشکلات خودارزشمندی تجربه کنند.

درمانگر باید به بازسازی مرزها و ایجاد حس کنترل و امنیت کمک کند تا سلامت روان فرد بازسازی شود.

5. نتیجه‌گیری روانشناختی

انتخاب نادرست نوع درمان (فردی یا خانوادگی) می‌تواند:

باعث افزایش استرس و تعارضات خانوادگی شود

سلامت روان فرد و کل خانواده را به خطر بیندازد

فرصت رشد و بهبود مهارت‌های مقابله‌ای و خودتنظیمی را کاهش دهد

به عبارت دیگر، سلامت روان نه تنها به حضور در جلسات درمانی، بلکه به تشخیص دقیق نوع درمان متناسب با ساختار خانوادگی و توانایی تغییر اعضا بستگی دارد.

برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
ارسال نظر

اخبار پربازدید
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان