چگونه رنگ‌های پاییز قدرت ذهنی و تاب‌ آوری را تقویت می کنند؟

خط سلامت: چه چیزی درختان پاییز و تجربه‌های واقعی زندگی به ما درباره تاب‌آوری و قدرت ذهن می‌آموزند؟ در این فصل، رنگ‌های درخشان برگ‌ها نه تنها روح ما را شاد می‌کنند، بلکه الگویی برای مدیریت استرس، پذیرش محدودیت‌ها و زندگی معنا‌دار ارائه می‌دهند.

?>
چگونه رنگ‌های پاییز  قدرت ذهنی و تاب‌ آوری  را تقویت می کنند؟

پاییز فقط فصل برگ‌های رنگارنگ نیست؛ این فصل می‌تواند به ما درس‌های ارزشمندی درباره تاب‌آوری و سلامت روان بدهد. همان‌طور که درختان پاییز در شرایط سرد و بارانی، زیباترین رنگ‌های خود را نشان می‌دهند، انسان‌ها هم می‌توانند در مواجهه با سختی‌ها و بحران‌ها، بهترین نسخه خود را زندگی کنند.

به گزارش خط سلامت داستان زندگی استیو کادوِل، روان‌درمانگری که با بیماری مرگبار خود همچنان سرزنده و خلاق باقی ماند، نمونه‌ای زنده از تاب‌آوری و قدرت ذهن است.

آخر هفته آینده قصد دارم به ورمانت بروم تا زندگی دوستی که به تازگی درگذشته است را در مزرعه خانوادگی که در آن بزرگ شده بود جشن بگیرم.

برگ‌های خیره‌کننده پاییزی در طول مسیر بیش از سه ساعت و نیم رانندگی‌ام، پاداشی بیش از حد برای عشق همیشگی‌ام به نیوانگلند و به ویژه پاییز خواهد بود.

هوای خنک و تازه پاییز، درختانی که با رنگ‌های قرمز، نارنجی، زرد و قهوه‌ای می‌درخشند و بوی زمین هنگام پیاده‌روی زیر آن درختان، باعث می‌شوند احساس زندگی و شادابی کنم. نه تنها این، بلکه در آن درختان الگویی از تاب‌آوری شگفت‌انگیز پیدا می‌کنم.

برگ‌ها ممکن است در طول تابستان سبز و زیبا باشند، اما وقتی نور تغییر می‌کند، دما کاهش می‌یابد و باران‌های پاییز می‌بارد، رنگ واقعی خود را نشان می‌دهند. آن‌ها آنچه واقعاً هستند، به ما می‌نمایانند.

بسیاری از ما وقتی به «پاییز» زندگی‌مان فکر می‌کنیم، تصویر پیری، داروهای تجویزی، سمعک و وابستگی روزافزون به دیگران برای انجام «کارهای کوچک» را در ذهن داریم. ممکن است در دام این باور بیفتیم که این واقعیت‌ها ما را از داشتن ارزش برابر در جامعه انسانی محروم می‌کند.

افسردگی و انزوا به ویژه اگر تنها باشیم می‌تواند به‌راحتی از همین مسیر شکل گیرد. همچنین ممکن است رفتارهایی داشته باشیم که سلامت جسمی و روانی ما را در تلاش برای مقابله با افسردگی و انزوا به خطر بیندازد.

اما اگر مثل درختان پاییز رفتار کنیم چه؟ به جای اینکه بگذاریم وسایل کمکی، داروها و نیازهای مرتبط با پیری، هویت ما را از بین ببرند، چرا آن‌ها را صرفاً به عنوان ضرورت‌های زندگی نپذیریم و اجازه ندهیم که معنی منفی درباره خودمان پیدا کنند؟

من دوست دارم بگویم پیری یک واقعیت زندگی است؛ «پیر بودن» یک انتخاب است.

چه می‌شد اگر ما انگ اجتماعی که فرهنگ ما به پیری می‌چسباند را رد کنیم و تصمیم بگیریم با تمام رنگ‌های غنی و درخشانی که زندگی در ما پرورش داده، بدرخشیم؟

به جای اینکه بر آنچه دیگر نمی‌توانیم یا نمی‌خواهیم انجام دهیم، غصه بخوریم، چرا مثل نور پاییزی جشن گرفتن مهربانی، بینش، دانش، مهارت‌ها و حکمت‌هایی که ثمره زندگی پربار و رو به جلوست را انتخاب نکنیم؟

و چه می‌شد اگر زندگی رو به جلو کوتاه‌تر از انتظار باشد و شما مجبور باشید ببینید قطار مرگ به سمتتان می‌آید؟

دوستی که زندگی او را در ورمانت جشن می‌گیرم، ۴۰ سال روان‌درمانگر در بوستون بود. استیو کادوِل از دفتر خود در بی ویلیج با دیگر افرادی که زخم‌های روانی داشتند، به ویژه مردان و زنان همجنس‌گرا، درباره بهبود آسیب‌های روانی صحبت می‌کرد.

استیو خودش به خوبی می‌دانست که نباید بگذارد آسیب روانی او را تعریف کند. او در نمایش تک‌نفره‌اش با عنوان «وحشی و ارزشمند» (عنوانی که از شعر معروف «روز تابستانی» ماری اولیور گرفته شده بود) نشان داد چگونه از یک پسر مزرعه‌ای خود را «ضعیف» توصیف می‌کرد، یکی از شش پسر یک خانواده روستایی در ورمانت، به مردی بالغ با همسر قانونی، فرزند پرورش یافته، خانه زیبا و حرفه موفق تبدیل شد.

فقط چند ماه قبل از اینکه قصد داشت مطب روان‌درمانی خود را تعطیل کند و بازنشسته شود، به گلیوبلاستوما (نوعی تومور مغزی تهاجمی) مبتلا شد، همان بیماری که سناتور جان مک‌کین و سناتور تد کندی را از پا درآورد. او مجبور شد تاریخ تعطیلی مطب را جلو بیندازد تا مراجعین بتوانند درمانگران جدید پیدا کنند.

در طنزی که نشان‌دهنده روحیه پایدار او در آخرین مسیر زندگی‌اش بود، استیو به دوستان و مراجعین اطلاع داد که مطبش به‌طور ناگهانی تعطیل می‌شود با ایمیلی تحت عنوان «اعلام تعطیلی ناگهانی مطب به دلیل تومور مغزی».

طی ماه‌های جراحی‌ها (دو کرانیوتومی)، شیمی‌درمانی، پرتو درمانی و سفرها به دانشگاه دوک من با استیو به عنوان طراح و مدیر تولید برای دومین جلد شعر و عکس‌های او  همکاری کردم، همان‌طور که برای جلد اول هم انجام داده بودم.

تابستان گذشته به او گفتم که وقتی به او فکر می‌کردم، یک کلمه مدام به ذهنم می‌آمد: زنده!

استیو چنان سرزنده بود که این سرزندگی در صفحات شعرش، کلمات انتخابی، استعاره‌ها و تصاویرش فوران می‌کند. آن‌ها سرشار از عشق به زندگی هستند که فقط می‌تواند با رنگ‌های درخشان و شعله‌ور بیان شود دقیقاً مثل درختان پاییزی.

تنها چیزی که از من خواسته شده، مشاهده کردن است» او در شعری به نام Art Illuminated درباره زیبایی پاییز می‌نویسد.

استیو مشاهده کرد.

او با زندگی کردن، به ما نشان داد تاب‌آوری چگونه است، چگونه پاییز زندگی می‌تواند پررنگ و درخشان باشد وقتی خودمان آن را تعریف کنیم، و اینکه امکان ندارد خود را قربانی کسی کنیم حتی یک تومور مرگبار.

بررسی پائیز از منظر سلامت روان

تاب‌آوری روانی (Resilience):

متن به وضوح به مفهوم تاب‌آوری روانی می‌پردازد؛ یعنی توانایی فرد برای مقابله با مشکلات و بحران‌ها و ادامه دادن زندگی با قدرت و انگیزه. رفتار درختان پاییز که در شرایط سخت (کاهش نور، باران، سرمای پاییز) بهترین و زیباترین رنگ‌های خود را نشان می‌دهند، به‌عنوان یک استعاره قوی برای تاب‌آوری انسانی استفاده شده است. این الگو نشان می‌دهد که حتی در مواجهه با تغییرات و محدودیت‌ها، می‌توان به شکوفایی درونی و ابراز وجود مثبت دست یافت.

مدیریت استرس و پذیرش تغییر:

استیو کادوِل با بیماری جدی خود (گلیوبلاستوما) نشان داد که پذیرش واقعیت‌های زندگی و محدودیت‌ها می‌تواند استرس را کاهش دهد و جایگزین آن، تمرکز بر چیزهایی باشد که هنوز قابل کنترل و تجربه‌اند. پذیرش موقعیت‌های غیرقابل تغییر یکی از اصول کلیدی روان‌شناسی مثبت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) است.

معنابخشی و هدفمندی در زندگی:

زندگی استیو نمونه‌ای از معنابخشی فعالانه است؛ حتی با وجود بیماری مرگبار، او همچنان به فعالیت‌های خود ادامه داد، هنر و شعر خلق کرد و ارزش‌های شخصی خود را دنبال کرد. پژوهش‌های روان‌شناسی نشان می‌دهند افرادی که زندگی خود را با معنا و هدف دنبال می‌کنند، در برابر افسردگی و اضطراب مقاوم‌ترند و کیفیت زندگی بالاتری دارند.

قدرت مشاهده و ذهن‌آگاهی (Mindfulness):

استیو و درختان پاییز، هر دو مفهوم مشاهده دقیق و توجه به لحظه حال را تداعی می‌کنند. تمرکز بر زیبایی‌های پاییز و تجربه‌های حسی موجود در لحظه، مشابه تمرین‌های ذهن‌آگاهی، می‌تواند به کاهش اضطراب و افزایش رضایت روانی کمک کند.

مبارزه با انگ و نگرش‌های منفی جامعه:

متن به نکته مهمی اشاره می‌کند: جامعه اغلب به پیری و بیماری نگاه منفی دارد و افراد ممکن است خود را ناتوان یا کمتر ارزشمند ببینند. انتخاب نگرش مثبت، پذیرش محدودیت‌ها و تمرکز بر قابلیت‌ها و تجارب شخصی، نقش مهمی در سلامت روان و افزایش عزت نفس دارد.

تأثیر اجتماعی و الهام‌بخشی:

داستان استیو نه تنها برای خودش بلکه برای دیگران نیز الهام‌بخش بود. پژوهش‌ها نشان می‌دهند مشاهده مقاومت و تاب‌آوری دیگران می‌تواند به افراد در مواجهه با بحران‌های خود انگیزه و امید بدهد، چیزی که به سلامت روان اجتماعی نیز کمک می‌کند.

 

برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
ارسال نظر

اخبار پربازدید
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
اتاق درمان