
پژوهشهای جدید نشان میدهد افرادی که به عفونتهای انگلی مبتلا هستند، تا چهار برابر بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی از جمله افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی قرار دارند. این ارتباط قوی میان التهاب ناشی از انگل و عملکرد مغز میتواند نگاه تازهای به درمان بیماریهای روانی ایجاد کند.
انسان میزبان نزدیک به 300 گونه کرم انگلی و بیش از 70 گونه انگل تک سلولی است. تنها در سال 2020، مشخص شد که بیش از یک میلیارد نفر تحت تأثیر عفونت های کرمی قرار گرفتند که باعث التهاب مزمن می شد. ما از تحقیقات قبلی دیدهایم که برخی عوامل بیولوژیکی، مانند التهاب پایه بالاتر به دلیل محیطهای پاتوژن (انگل) بالا، در ایجاد افسردگی نقش دارند. شیوع بیشتر اختلالات روانپزشکی در کشورهایی که شیوع بیشتری دارند نشان می دهد که عفونت های انگلی ممکن است در بسیاری از بیماری های روانی نقش داشته باشد.
ما یک بررسی سیستماتیک در تلاش برای روشن کردن ارتباط بین عفونت انگل و بیماریهای روانی انجام دادیم. نتایج ما یک رابطه واضح بین این دو را نشان داد. از مقالات بررسی شده دریافتیم که یک فرد چهار برابر بیشتر در معرض ابتلا به یک بیماری روانی در هنگام مثبت بودن آزمایش برای عفونت انگلی است. علاوه بر این، نزدیک به شصت درصد از شرکت کنندگان کلی مقالات با یک بیماری روانی نیز به انگل آلوده بودند.
عفونتهای انگلی میتوانند از طریق مسیرهای زیستشناختی و اجتماعی-محیطی عامل بیماریهای روانی باشند. التهاب ناشی از عفونت های انگلی از طریق سد خونی مغزی، فعال شدن عصب واگ و سلول های ایمنی، بر مغز و CNS تأثیر می گذارد. ژنتیک فرد نیز نقش کلیدی در استعداد ابتلا به عفونت های انگلی و پیش بینی افسردگی دارد. به عنوان مثال، عفونت های انگلی باعث افزایش فعال شدن سیستم ایمنی بدن می شود که در آن برخی از ژن ها با افزایش خطر بیماری روانی مرتبط هستند.
با این حال، در حالی که افزایش فعالیت در سیستم ایمنی بدن و خطر ابتلا به یک بیماری روانی می تواند ناشی از استعدادهای ژنتیکی باشد، تأثیرات اجتماعی و محیطی مانند تروما، نابرابری اجتماعی، انگ، محرومیت و تغذیه نامناسب نیز نقش مهمی در رشد ذهنی ایفا می کنند. بیماری هایی که در کشورهای مستعد ابتلا به عفونت های انگلی بسیار شایع هستند. نتایج ما نشان داد که انگ و عدم درک عمومی و عدم پذیرش عفونتهای انگلی بسیار رایج بود و باعث ایجاد یا بدتر شدن بیماریهای روانی میشد.
با در نظر گرفتن نتایج بررسی ما و کار قبلی، میتوانیم ببینیم که یک رابطه علی بالقوه بین عفونت انگل و بیماری روانی، از طریق تأثیرات بیولوژیکی، محیطی و اجتماعی وجود دارد. سوالاتی در مورد ماهیت دقیق این رابطه باید در مطالعات آینده پاسخ داده شود، اما نتایج ما اهمیت یک پاسخ بهداشت عمومی ترکیبی به عفونتهای انگلی و بیماریهای روانی را برجسته کرده است.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است