چگونه با شریک زندگی سرد و دور کنار بیاییم؟ وقتی عشق کافی نیست

خط سلامت: آیا در رابطه‌ای هستید که شریک زندگی‌تان از صمیمیت فرار می‌کند؟ سبک دلبستگی اجتنابی یکی از چالش‌برانگیزترین الگوهای روانی در روابط عاطفی است. افراد دارای این سبک، اغلب از نزدیکی احساسی دوری می‌کنند و سرد و غیرقابل‌دسترس به نظر می‌رسند. اما آیا می‌توان این الگو را تغییر داد؟ تحقیقات جدید از دانشگاه بازل پاسخی علمی و متفاوت به این سؤال می‌دهند.

?>
چگونه با شریک زندگی سرد و دور کنار بیاییم؟ وقتی عشق کافی نیست

تحقیقات روان‌شناختی نشان می‌دهد که دلبستگی اجتنابی ریشه‌ای عمیق در تجربه‌های کودکی دارد، اما آیا عشق و حمایت کافی می‌تواند این مانع را بشکند؟ در این مقاله به بررسی علمی این موضوع می‌پردازیم و راهکارهایی کاربردی برای بهبود رابطه ارائه می‌دهیم.

دلبستگی اجتنابی و روابط عاطفی نزدیک

به گزارش خط سلامت سبک دلبستگی به عنوان یکی از جنبه‌های بنیادی شخصیت، در دوران نوزادی شکل می‌گیرد، زمانی که نوزادان تصورات درونی از افرادی که مسئول مراقبت از آن‌ها هستند، ایجاد می‌کنند. خوشبختانه بیشتر افراد، حتی با والدینی که شاید ایده‌آل نباشند، با احساس نسبتاً امنی از اعتماد به دیگران رشد می‌کنند.

با این حال، برخی افراد نسبت به روابط بی‌اعتماد باقی می‌مانند، یا به دلیل ترس از دوست‌داشتنی نبودن، یا به دلیل ترس از طرد شدن. این گروه دوم، که دارای دلبستگی اجتنابی بالا هستند، معمولاً وارد روابط نزدیک نمی‌شوند. و اگر هم بشوند، معمولاً سرد و دوری‌جو باقی می‌مانند  همان افرادی که اغلب به‌عنوان «دست‌نیافتنی» شناخته می‌شوند.

اما شخصیت، برخلاف باور عمومی، بعد از دوران کودکی یا حتی بزرگسالی اولیه، به‌طور کامل ثابت نمی‌ماند. افراد می‌توانند در پاسخ به تجربیات روابط خود، تغییر کنند. بنابراین، ممکن است فردی با دلبستگی اجتنابی، به‌تدریج یاد بگیرد که می‌توان به کسی نزدیک شد بدون آنکه آسیب دید.

سؤال اینجاست: آیا چنین ویژگی بنیادینی از ساختار روانی فرد، با عشق و حمایت کافی از سوی شریک زندگی، می‌تواند دچار تحول شود؟

دلبستگی اجتنابی و نزدیکی در رابطه

مطابق مطالعه‌ای جدید از «الکس تراوت»، دیدگاه بیش‌ازحد ساده‌انگارانه نسبت به سبک‌های دلبستگی می‌تواند موجب سوءتفاهم درباره افرادی با دلبستگی اجتنابی شود. گرچه این سبک ممکن است در پاسخ به تجربیات کودکی شکل گرفته باشد، اما در بزرگسالی سبک دلبستگی پیچیده‌تر و چندلایه‌تر می‌شود.

پژوهش‌های پیشین نشان داده‌اند که سبک دلبستگی در ارتباط با والدین، دوستان و شرکای عاشقانه الزماً هم‌راستا نیست. این یافته‌ها نشان می‌دهند که افراد می‌توانند کمتر اجتنابی یا مضطرب شوند خصوصاً کاهش در اضطراب دلبستگی به‌طور مشخص‌تری دیده شده است.

مدلی به نام مدل افزایش امنیت دلبستگی (ASEM) پیشنهاد می‌دهد که تجربه‌های مثبت در رابطه می‌توانند موجب افزایش احساس امنیت شوند، زیرا شرکا الگوهای ناسازگار گذشته را با حمایت مداوم و واکنش‌های مثبت نسبت به محرک‌های رابطه، تغییر می‌دهند.

احتمالاً شما هم تجربه‌ای شبیه به این داشته‌اید: زمانی که احساس آسیب‌پذیری می‌کردید و شریک زندگی‌تان به‌جای سرزنش، با همدلی و حمایت به شما کمک کرد تا احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. این دقیقاً همان فرایندی است که مدل ASEM برای دگرگونی سبک دلبستگی پیشنهاد می‌دهد.

آیا فرد اجتنابی می‌تواند تغییر کند؟

بسیاری از افراد  یا شاید فقط کسانی که علاقه‌مند به فیلم‌های عاشقانه با پایان خوش هستند به نوعی به مدل ASEM باور دارند: این ایده که اگر تلاش کافی کنیم، ممکن است بالاخره شریکمان تغییر کند.

در حالی که اضطراب دلبستگی در زنان کاهش پیدا کرد، دلبستگی اجتنابی در هیچ‌کدام از جنسیت‌ها تغییری نکرد.

اما در مورد دو فردی که هر دو دلبستگی اجتنابی دارند، چه می‌توان گفت؟

متأسفانه، به گفته نویسندگان، دلبستگی «فرآیندهای رابطه را به‌گونه‌ای شکل می‌دهد که مدل‌های درونی موجود را تقویت می‌کند، نه اینکه آن‌ها را به چالش بکشد.»

یعنی ممکن است این افراد رابطه‌ای موازی و دور از هم داشته باشند، بی‌آنکه هرگز واقعاً به لایه‌های احساسی یکدیگر نفوذ کنند.

در ادامه، نکات کلیدی این تحلیل را می‌خوانید:

۱. دلبستگی اجتنابی: یک مکانیسم دفاعی پایدار

از دید سلامت روان، دلبستگی اجتنابی غالباً مکانیسمی دفاعی است که در دوران کودکی، در پاسخ به مراقبین ناآگاه یا غیرقابل‌اعتماد شکل می‌گیرد. این سبک دلبستگی به فرد کمک می‌کند تا آسیب‌های هیجانی را کاهش دهد، اما در بزرگسالی تبدیل به مانعی برای ارتباط سالم و نزدیک می‌شود.

پیامدهای روان‌شناختی:

اختلال در صمیمیت هیجانی

افزایش احساس تنهایی مزمن

احتمال بالاتر برای مشکلاتی نظیر افسردگی خفیف، اضطراب اجتماعی و بی‌ثباتی در روابط

۲. پایداری سبک دلبستگی اجتنابی در بزرگسالی

نتایج مطالعه نشان می‌دهد که دلبستگی اجتنابی، برخلاف اضطراب دلبستگی، در طول زمان به‌راحتی تغییر نمی‌کند  حتی در روابط بلندمدت. از منظر سلامت روان، این یافته حائز اهمیت است، زیرا:

نشانه‌ی عمق ریشه‌دار بودن هسته‌های دفاعی در روان فرد است.

فرد اجتنابی معمولاً خود را بی‌نیاز از دیگران نشان می‌دهد، اما در لایه‌های زیرین، ترس شدیدی از آسیب‌پذیری دارد. درمانگران این افراد را اغلب در حال انکار نیازهای عاطفی‌شان می‌بینند، که فرآیند درمان را پیچیده می‌کند.

۳. نقش درمانگر و رابطه درمانی (Therapeutic Relationship)

مطابق مدل‌های روان‌درمانی مانند درمان مبتنی بر دلبستگی (ABT) یا طرحواره‌درمانی، تنها روابط امن، قابل‌اعتماد و پایدار می‌توانند به آرامی باورهای بنیادین افراد اجتنابی را تغییر دهند.

اما شرط آن، رابطه‌ی هدفمند درمانی است.

درمانگر می‌تواند با ثبات، پذیرش بدون قضاوت، و ایجاد فضا برای تجربه‌ی نزدیکی تدریجی، «بازآموزی دلبستگی» را آغاز کند. این فرایند، زمان‌بر و چالش‌برانگیز است، اما در راستای ارتقاء سلامت روان بسیار مؤثر است.

۴. تأثیر رابطه با فرد اجتنابی بر شریک مقابل

از منظر سلامت روان، زندگی با شریک دارای دلبستگی اجتنابی می‌تواند فرساینده باشد، به‌ویژه برای افرادی که خود نیازمند صمیمیت یا دارای دلبستگی اضطرابی هستند.

خطرات برای شریک مقابل:

کاهش عزت‌نفس

احساس طرد یا ناکافی بودن

اضطراب مداوم درباره آینده‌ی رابطه

احتمال بالای فرسودگی عاطفی یا افسردگی

درمانگران اغلب به چنین افرادی توصیه می‌کنند تا بین تمایل به «نجات» شریک و حفظ سلامت روان خود، تعادل برقرار کنند  و در صورت لزوم، خود نیز وارد فرآیند درمانی شوند.

۵. آیا امیدی به تغییر وجود دارد؟

از دید سلامت روان، هر تغییری در ساختارهای روانی پایدار (مثل سبک دلبستگی) به آگاهی، پذیرش، انگیزه درونی برای تغییر، و محیط امن نیاز دارد. مقاله اشاره می‌کند که افراد دارای دلبستگی اجتنابی اگرچه به‌راحتی تغییر نمی‌کنند، اما با تجربه‌های پیوسته از امنیت عاطفی، ممکن است کم‌کم اعتماد کنند.

نتیجه‌گیری درمان‌محور:

تغییر دلبستگی اجتنابی بدون مشارکت فعال فرد و محیط حمایتی بعید است.

افراد اجتنابی غالباً نیاز به کمک تخصصی برای بازشناسی الگوهای دفاعی خود دارند.

برای شرکای این افراد، آگاهی از محدودیت‌ها و خودمراقبتی از سلامت روان ضروری است.

جمع‌بندی

از منظر سلامت روان، دلبستگی اجتنابی موضوعی عمیق و چندلایه است که نه‌تنها در تجربه فردی بلکه در سلامت رابطه‌ای و روانی شریک مقابل نیز اثرگذار است. این سبک دلبستگی قابل تغییر است، اما نه از طریق تلاش‌های صرفاً عاطفی شریک، بلکه در بستر درمان حرفه‌ای، آگاهی روان‌شناختی، و رابطه‌ای امن و پیوسته.

برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
ارسال نظر

اخبار پربازدید
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان