
۷۰ درصد مردان ترجیح میدهند دستشویی را تمیز کنند تا به پزشک مراجعه کنند! این آمار نگرانکننده تنها بخشی از بحران سلامت پنهانی در میان مردان است. اجتناب از چکاپ، نادیده گرفتن نشانهها و انکار مشکلات روانی میتواند هزینههای جبرانناپذیری برای جان و روان آنها داشته باشد.
به گزارش خط سلامت ممکن است کلیشهای یا اغراقآمیز به نظر برسد، اما واقعیت این است که مردان معمولاً به پزشک مراجعه نمیکنند حداقل نه بهاندازهی کافی. ۶۰٪ مردان میگویند که بهطور منظم به پزشک مراجعه نمیکنند. ۴۰٪ مردان فقط وقتی دکتر میروند که واقعاً احساس بیماری شدید دارند یا علائم خیلی جدی باشد. ۶۵٪ مردان اعتراف میکنند تا جایی که ممکن است، مراجعه به پزشک را به تعویق میاندازند، حتی اگر نگران علائمی باشند. ۵۰٪ مردان چکاپ سالانه را بخشی از مراقبتهای منظم از سلامت خود نمیدانند. حدود ۴۰٪ از مردان نسل z پزشک خانوادهی دائمی ندارند. ۳۰٪ مردان معتقدند به چکاپ سالانه نیاز ندارند، و دوسوم آنها فکر میکنند از سایر مردان سالمتر هستند.
چرا نرخ مراجعه مردان به پزشک پایینتر از زنان است؟
در یک نظرسنجی ، یک سوم مردان گفتهاند دلیل مراجعه نکردن به پزشک این است که:
نمیخواهند متوجه شوند که مشکلی دارند.
وقت ندارند (چون اغلب وقت ملاقاتها با ساعات کاریشان تداخل دارد).
زمان انتظار در مطبها خیلی طولانی است.
اگر مراجعه به پزشک راحتتر و در دسترستر باشد، احتمال اینکه مردان برای چکاپ مراجعه کنند بیشتر خواهد شد.
علاوه بر اینها، باورهای نادرست هم نقش دارند؛ از جمله اینکه مردان فکر میکنند از زنان سالمترند در حالیکه این درست نیست. مردان به همان اندازهی زنان دچار بیماریهای مزمن میشوند و حتی بیشتر از زنان رفتارهای پرخطر و تهدیدکنندهی سلامت دارند.
همچنین فرهنگی که پسران را به «تحمل درد» و نادیده گرفتن ناراحتیهای روانی و جسمی تشویق میکند، باعث میشود بسیاری از مردان از غربالگریهای سلامتی اجتناب کنند حتی اگر این آزمایشها بتوانند جانشان را نجات دهند.
چطور میتوان کمک کرد؟
همسران میتوانند نقش مهمی ایفا کنند: برای چکاپهای سالانه نوبت مشترک بگیرند، و این کار را به عادتی طبیعی و روتین در رابطه تبدیل کنند.
نمونه موفق این رویکرد در زوجهایی دیده میشود که درمان ناباروری را دنبال میکنند:
مردان در این فرایند برای آزمایشهای پیشبارداری مراجعه میکنند، یاد میگیرند به خود یا همسرشان آمپول بزنند، دمای پایه بدن را پیگیری میکنند، وزن کم میکنند و برای کاهش استرس تلاش میکنند.
هرچند ۷۰٪ مردان گفتهاند ترجیح میدهند دستشویی را تمیز کنند یا چمن بزنند تا اینکه به دکتر بروند، اما وقتی انگیزه کافی وجود دارد، مراجعه میکنند.
مراکز درمانی چگونه میتوانند کمک کنند؟
تعیین وقتهای انعطافپذیرتر
باز بودن مطب در عصر چند روز در ماه
ارائهی نوبتهای مجازی در صورت امکان
کاهش زمان انتظار
چون بسیاری از مردان گفتهاند این موارد باعث میشود بیشتر احتمال داشته باشد که برای چکاپ مراجعه کنند.
بررسی سلامت روانی این مقاله درباره مراجعه نکردن مردان به پزشک، لایههای پنهان و قابلتأملی از الگوهای روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی مردان را آشکار میکند. در ادامه، این موضوع را از دیدگاه سلامت روان تحلیل میکنیم:
۱. انکار آسیبپذیری و مردانگی سمی (Toxic Masculinity)
بسیاری از مردان از مراجعه به پزشک اجتناب میکنند نه به دلیل نبود وقت، بلکه به خاطر باورهای ریشهداری چون:
مرد واقعی درد را تحمل میکند.
کمک گرفتن یعنی ضعف.
این تفکر بخشی از مردانگی سمی است، که در آن مرد بودن مساوی با سرکوب احساسات، نادیده گرفتن درد، و فاصله گرفتن از خودمراقبتی است. نتیجه؟ سرکوب مزمن اضطراب، نادیده گرفتن علائم افسردگی و بیتوجهی به سلامت روان.
۲. ترس از شناخت خود و مواجهه با بیماری
در روانشناسی، اجتناب از خودآگاهی یک مکانیسم دفاعی رایج است:
مردان نمیخواهند بدانند مشکلشان چیست، چون اگر چیزی کشف شود، دیگر نمیتوانند «قوی بودن» را بهراحتی حفظ کنند.
این ترس باعث میشود فرد در مواجهه با بیماری یا ناراحتی روانی، ترجیح دهد آن را انکار کند—رفتاری که سلامت روان را بهمرور فرسایش میدهد.
۳. فاصلهگیری از هیجانات و سواد هیجانی پایین
مردانی که یاد نگرفتهاند احساساتشان را شناسایی و ابراز کنند، اغلب علائم روانشناختی را نادیده میگیرند. برای مثال:
اضطراب خود را «کمی استرس» مینامند.
افسردگیشان را با خشم یا پرخاشگری پنهان میکنند.
یا حتی احساس خستگی ذهنی را «بیحوصلگی» تعبیر میکنند.
در نتیجه، نهتنها مراجعه نمیکنند، بلکه درک درستی از آنچه درونشان میگذرد هم ندارند.
۴. نقش روانشناختی رابطه و زوجدرمانی بالقوه
بخش جالب این مقاله درباره تأثیر زوجهاست: وقتی شریک زندگی مرد برای سلامت خود اهمیت قائل است، احتمال اینکه مرد نیز وارد مسیر خودمراقبتی شود بیشتر میشود.
این الگو، نشان میدهد که روابط عاطفی سالم میتوانند بستری برای رشد سلامت روان مردان باشند.
۵. مردان و اختلالات روانی تشخیصدادهنشده
بهدلیل مراجعهی کم و نادیده گرفتن علائم، بسیاری از اختلالات روانی در مردان دیر تشخیص داده میشوند:
افسردگی در مردان اغلب با خشم و رفتارهای پرخطر بروز میکند.
اضطراب ممکن است به شکل اختلالات جسمی (سوماتیک) دیده شود.
حتی اختلالات مصرف مواد، گاهی جای خالی مراجعه به رواندرمانگر را پر میکند.
جمعبندی روانشناختی
مردان نه فقط از سلامت جسم، بلکه از سلامت روان خود نیز غافل ماندهاند. مقابله با این وضعیت نیازمند:
بازتعریف مردانگی و درک اینکه مراقبت از خود نشانهی قدرت است.
آموزش سواد هیجانی از سنین پایین.
ایجاد فضاهای امن برای گفتگو و مراجعه به متخصصان سلامت روان.
حمایت سیستماتیک از سوی همسران، خانواده و جامعه.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است