
وقتی مدیران یا محیطهای کاری عملکرد را بیش از حد رصد میکنند، ممکن است به جای تشویق ، بیانگیزگی و اضطراب را به افراد تحمیل کنند. «اثر فرکانس نظارت» نشان میدهد که ارزیابیهای مکرر میتواند دید نادرستی از پیشرفت ایجاد کند و سلامت روان افراد را تهدید کند، بنابراین نظارت هوشمندانه و متعادل اهمیت ویژهای دارد.
به گزارش خط سلامت احتمالاً ضربالمثل «دیگ در حال جوش که دیده شود دیر میجوشد» را شنیدهاید. این ایده میگوید وقتی توجه زیادی به پیشرفت یک فرایند (مثل جوشیدن آب) دارید، تغییر کندتر به نظر میرسد نسبت به زمانی که مشغول کار دیگری هستید و سپس متوجه یک تغییر قابل توجه میشوید.
مطالعه جدید درباره درک پیشرفت
این سوال مطرح است که آیا توجه مکرر به پیشرفت، درک ما از آن پیشرفت را تغییر میدهد؟ این موضوع در مقالهای که در سال ۲۰۲۵ در ژورنال روانشناسی تجربی: عمومی منتشر شد، توسط آندره واز، آندره ماتا و کلیتون کریچر بررسی شده است.
طراحی مطالعه
در این مطالعه، شرکتکنندگان نقش مدیر یک کارخانه را داشتند. مدیر فرصت داشت تا تعداد قطعات ساختهشده توسط کارکنان مختلف را مشاهده کند. برخی کارکنان قطعات بیشتری تولید میکردند و برخی کمتر. نکته مهم این بود که دو کارمند وجود داشتند که هر هفته تعداد قطعات یکسانی میساختند، اما یکی هر هفته تحت نظر بود و دیگری هر چند هفته یک بار بررسی میشد. جالب اینکه شرکتکنندگان به عنوان مدیر، کارمندی که هر هفته نظارت میشد را کمتر محصولگرا ارزیابی کردند نسبت به کارمندی که هر چند هفته یک بار مشاهده میشد.
اثر فرکانس نظارت
این یافته در چندین مطالعه تکرار شد حتی در مطالعاتی که پیشرفت بیماری را بررسی میکردند. دادن انگیزه به شرکتکنندگان برای دقیق بودن قضاوتهایشان تاثیری روی این اثر نداشت. محققان این پدیده را «اثر فرکانس نظارت» نامیدند.
توسعه مطالعات
محققان دو مسیر جالب را ادامه دادند. اول اینکه از شرکتکنندگان خواستند به عنوان مدیر، تصمیم بگیرند هر چند وقت یک بار میخواهند عملکرد کارمندان جدید را بررسی کنند، با توجه به ویژگیهایی مثل علاقه کارمند به عملکردش، تازهکار بودن و شایعات مثبت یا منفی. پاسخها نشان داد مدیران تمایل داشتند بیشتر کسانی را که جدید، بیتوجه به عملکرد یا شایعات منفی داشتند، زیر نظر بگیرند. اما نظارت بیشتر باعث کاهش ارزیابی عملکرد آنها میشد که میتواند به پیشبینی خودتحققبخش منجر شود.
نقش کارکنان
در مطالعه دوم، شرکتکنندگان نقش کارمند داشتند و پرسیده شدند چه میزان نظارت را میخواهند. باز هم، کارمندان بیشتر خواستار نظارت بیشتر بودند اگر تازهکار بودند یا نگرانی درباره عملکردشان بود. بنابراین افراد بدون اطلاع از اثر فرکانس نظارت، درخواست سطحی از نظارت میکنند که ممکن است به کاهش برداشت از عملکردشان منجر شود.
چرا این اتفاق میافتد؟
مطالعات نشان داد که افراد به درستی متوجه میشوند که میزان پیشرفت به چه صورتی است و چه کسانی بیشتر یا کمتر تحت نظارت هستند. اما آنها به درستی تفاوت زمانی بین افراد تحت نظارت مکرر و نادرست را در ارزیابی لحاظ نمیکنند. نتیجه اینکه تغییرات کوچک افرادی که هر هفته نظارت میشوند و تغییرات بزرگتر افرادی که هر چند هفته یک بار دیده میشوند را نمیتوانند متناسب با زمان بسنجد.
ضرورت ابزارهای دقیق برای نظارت
این یافتهها نشان میدهد چرا نیاز به ابزارهای دقیق برای نظارت بر پیشرفت افراد، شرکتها و بیماریها داریم. ما در یکپارچهسازی دادههای عددی خوب نیستیم. ما به جای استفاده از سیستمهای پیچیده، بیشتر به حس خود درباره پیشرفت اتکا میکنیم که دچار تعصبات سیستماتیک است.
توصیه نهایی
اگر میخواهید عملکرد کارکنان را ارزیابی کنید، سرمایهگذاریها را بسنجید یا فرایندهای بزرگ را تحلیل کنید، بهتر است از ابزارهای مناسب برای ردیابی پیشرفت در طول زمان استفاده کنید و سپس بر اساس آمار و ارقام تصمیمگیری کنید.
این مسئله از منظر سلامت روان پیامدهای مهم و قابل توجهی دارد
کاهش انگیزه و افزایش استرس:
وقتی فردی میداند که هر لحظه عملکردش تحت نظر است و کوچکترین پیشرفتش به سختی دیده میشود، احتمال دارد احساس کند هرگز به اندازه کافی خوب نیست. این موضوع میتواند انگیزه او را کاهش داده و باعث اضطراب و استرس مداوم شود که به مرور روی سلامت روانش تأثیر منفی میگذارد.
ایجاد خودپیشبینیکننده منفی (Self-fulfilling prophecy):
نظارت زیاد و قضاوت منفی درباره عملکرد فرد، حتی اگر واقعاً عملکردش ضعیف نباشد، میتواند باعث شود او باور کند نمیتواند موفق باشد. این باور منفی، عملکرد را واقعیتر خراب میکند و چرخه معیوبی به وجود میآید که سلامت روانی را به خطر میاندازد.
کاهش اعتماد به نفس و خودکارآمدی:
افرادی که دائماً زیر ذرهبین قرار میگیرند، ممکن است حس کنند که به تواناییهایشان اعتماد نمیشود و این باعث میشود اعتماد به نفسشان پایین بیاید و خودکارآمدی (احساس توانایی در انجام کارها) کاهش یابد. این وضعیت منجر به ناامیدی، افسردگی خفیف یا شدید و حتی فرسودگی شغلی میشود.
افزایش فشار اجتماعی و رقابت ناسالم:
نظارت مکرر باعث میشود افراد احساس رقابت و مقایسه مداوم با دیگران کنند. این فشار اجتماعی میتواند باعث شود محیط کاری به جای حمایت، به مکانی پراسترس و خصمانه تبدیل شود که سلامت روان افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
کمبود احساس رضایت و خودمراقبتی:
زمانی که پیشرفت فرد دیده نمیشود یا کمارزش جلوه داده میشود، حس رضایت و شادی ناشی از موفقیت کاهش مییابد. این حس کمبود رضایت میتواند باعث شود افراد کمتر به مراقبت از خود و سلامت روانشان اهمیت دهند.
در مجموع: این مطالعه به ما یادآوری میکند که نظارت باید متعادل، عادلانه و با درک کامل از فرایند پیشرفت باشد. برای حفظ سلامت روان کارکنان و جلوگیری از اضطراب، کاهش انگیزه و کاهش اعتماد به نفس، لازم است محیطهای کاری و آموزشی از روشهای نظارتی هوشمندانه، حمایتی و مبتنی بر اعتماد استفاده کنند. همچنین آموزش مدیران در شناخت «اثر فرکانس نظارت» و اهمیت دادن به ارزیابیهای طولانیمدت و کلی به جای تمرکز صرف بر مشاهدات لحظهای بسیار حیاتی است.
اگر این تعادل رعایت نشود، سلامت روان کارکنان در معرض خطر قرار میگیرد و کیفیت عملکرد کلی سازمان آسیب میبیند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است