
امروزه با پیشرفت هوش مصنوعی ، خط میان دروغ و تقلب پیچیدهتر شده است. بررسیهای روانشناختی نشان میدهد که تقلبکنندگان در مقایسه با دروغگوها، ریسک بیشتری میکنند و عواقب روانی متفاوتی را تجربه میکنند. آگاهی و تقویت مسئولیتپذیری میتواند کلید حفظ سلامت روان و اخلاق در این دنیای نوین باشد.
نگاه روانشناسی به تفاوت تقلب و دروغ
به گزارش خط سلامت طبق گفته ساموئل اسکوارنک از دانشگاه کالیفرنیا لسآنجلس (۲۰۲۵)، تنها ۱۰٪ دانشآموزان اعتراف کردهاند تکلیف خود را به صورت آنلاین خریداری کرده و به جای خودشان ارائه دادهاند. اما چون مدلهای AI مثل ChatGPT رایگان هستند، احتمالاً این رقم خیلی کمتر از واقعیت است. علاوه بر این، ویرایشی که میتوان روی متن AI شده انجام داد باعث میشود کار به نظر کاملاً خودساخته برسد.
به عنوان یک استاد دانشگاه، هنوز معتقدم اکثر دانشجویان من صادق هستند؛ کسانی که استفاده از AI را قبول کردهاند و بقیه با تلاش جدی کار میکنند. اما سوال این است که روانشناسی چگونه میتواند درک کند چرا حدود ۱۰٪ افراد راه کوتاه و غیر اخلاقی را انتخاب میکنند .
تقلبکنندهها و دروغگوها چگونه متفاوتاند؟
اسکوارنک مراحل انجام اعمال نادرست را به دو بخش تقسیم میکند: اجرا (عملکرد) و گزارش. برای تقلبکننده، نادرستی در مرحله اجراست که «شواهد جعلی» تولید میکند. سپس در مرحله گزارش، آنها با «دروغ از نوع ترک فعل» (یعنی وانمود کردن به صحت شواهد جعلی) و همچنین ممکن است دروغ از نوع فعل هم بگویند (مثلاً ادعا کنند که عمل را درست انجام دادهاند).
اما دروغگوها در مرحله اجرا شواهد درست تولید میکنند و بنابراین دروغ ترک فعل ندارند، بلکه دروغ فعل میگویند چون عملکرد واقعی خود را نادرست جلوه میدهند.
برای مثال، دانشجویی که به کارفرمای آیندهاش میگوید معدلش ۳.۷۵ است در حالی که واقعاً ۳.۰ دارد، اگر یک رونوشت جعلی برای اثبات ارائه دهد، تقلب کرده است؛ اما اگر فقط چند دهم نمرهاش را بزرگنمایی کند، دروغ گفته است.
نتایج آزمایشها درباره تفاوت دروغ و تقلب
در مجموعهای از ۱۴ مطالعه با حدود ۷۷۰۰ شرکتکننده، اسکوارنک کارهایی طراحی کرد که فرصتها و انگیزههای متفاوتی برای دروغ و تقلب فراهم کنند. یکی از آنها آزمون حافظه بود که در آن شرکتکنندگان باید ۲۵ کلمه کامپیوتری را به خاطر میسپردند. شرایط تقلب این بود که همه کلمات یکجا نمایش داده شود و بتوان آنها را اسکرینشات گرفت. شرایط دروغ این بود که شرکتکنندگان باید با اسکرول بار کلمات را میدیدند و میتوانستند در
تعداد به خاطر سپردن اغراق کنند.
نتایج نشان داد دروغگوها بیشتر تمایل داشتند فقط کمی حقیقت را بزرگ کنند و دروغهای کوچک بگویند، اما تقلبکنندگان بیشتر تمایل داشتند حداکثر تقلب ممکن را انجام دهند. همچنین نوع توجیهات ذهنی آنها متفاوت بود؛ دروغگوها که کمی حقیقت را کش میدادند، خود را صادق میدانستند، ولی کسانی که تقلب میکردند، راحتتر میتوانستند اعمال نادرست خود را توجیه کنند و حس خودکارآمدی کاذب داشتند.
درس نهایی: تفاوت دروغگو و تقلبکننده را چگونه تشخیص دهیم؟
اعتماد کردن صرف به گزارشهای افراد درباره زمان یا هزینهها، روش مطمئنی نیست. حتی درخواست مدرک هم تضمینکننده صداقت نیست؛ چون اگر افراد بتوانند مدارک جعلی تولید کنند، در فریب رفتن بسیار جلو میروند.
با ظهور هوش مصنوعی، تلاش برای شناسایی تقلب و کپیکاری سختتر شده است. اما یافتهها نشان میدهد میتوان با تمرکز بر احساسات و باورهای افراد درباره رفتار خود، از تقلب جلوگیری کرد. به افراد یادآوری کنیم نوشتهها یا گزارشهایشان باید چیزی باشد که به آن افتخار کنند. ایجاد حس گناه پیشگیرانه هم میتواند در کاهش دروغ موثر باشد، چون حتی دروغهای کوچک روی تصویر خود فرد تاثیر منفی میگذارد.
بررسی سلامت روانی موضوع تقلب و دروغ
تأثیر بر وجدان و سلامت روان فردی:
تقلبکنندگان و دروغگوها معمولاً در تعارضی درونی بین وجدان و منافع شخصیشان قرار دارند. این تعارض میتواند منجر به استرس، اضطراب و حتی عذاب وجدان شود. اما یافتهها نشان میدهد که تقلبکنندگان بیشتر از دروغگوها با توجیههای ذهنی و افزایش حس خودکارآمدی کاذب (اعتماد به نفس غیرواقعی) رفتار خود را توجیه میکنند. این مکانیسم روانی ممکن است به آنها کمک کند تا استرس ناشی از رفتار نادرست را کاهش دهند و با احساس کمتری از گناه زندگی کنند. با این حال، این توجیههای کاذب ممکن است در بلندمدت به کاهش مسئولیتپذیری و افزایش رفتارهای ناسالم روانی منجر شود.
رابطه با خودپنداره و عزت نفس:
افرادی که تمایل به دروغگویی و تقلب دارند، اغلب با مشکلات عزت نفس و خودپنداره مواجهاند. دروغگوها به دلیل ترس از قضاوت و نیاز به پذیرش، ممکن است دروغهای کوچک بگویند تا خود را بهتر نشان دهند. تقلبکنندگان اما ممکن است احساس ضعف یا ناکافی بودن کنند و برای جبران این احساس، دست به اقدامات بزرگتری بزنند. این چرخه میتواند باعث افزایش اضطراب اجتماعی، خجالت و حتی افسردگی شود.
پیامدهای اجتماعی و روانی:
رفتارهای دروغ و تقلب، اگر در محیطهای اجتماعی تکرار شود، باعث کاهش اعتماد متقابل، ایجاد فضای رقابت ناسالم و حتی انزوای اجتماعی میشود. کاهش اعتماد اجتماعی پیامدهای عمیقی برای سلامت روان فرد و جامعه دارد، چون حمایت اجتماعی و حس تعلق به گروه از عوامل محافظ سلامت روان هستند.
تأثیر فناوری (هوش مصنوعی) بر سلامت روان:
ظهور ابزارهای هوش مصنوعی که میتوانند در انجام کارهای مختلف مثل نوشتن کمک کنند، پیچیدگیهای تازهای ایجاد کردهاند. وسوسه استفاده از این ابزارها برای تقلب یا دروغ گفتن، فشار روانی و سردرگمی اخلاقی ایجاد میکند. افراد ممکن است احساس کنند بین رعایت صداقت و رقابت یا بقاء در محیطهای کاری و آموزشی دچار تعارض شدهاند. این تعارض میتواند منجر به اضطراب، استرس و حتی فرسودگی شغلی شود.
راهکارهای روانشناختی:
بر اساس یافتههای مقاله، تقویت حس مسئولیتپذیری، ارتقای خودآگاهی و تاکید بر ارزشهای اخلاقی میتواند به کاهش رفتارهای دروغ و تقلب کمک کند. ایجاد فضایی که افراد به خود و رفتارهایشان افتخار کنند، میتواند پیشگیری کننده باشد. همچنین، آموزش مهارتهای مقابله با وسوسه و تقویت خودکارآمدی واقعی، مسیر بهبودی سلامت روانی را تسهیل میکند.
جمعبندی
از منظر سلامت روان، دروغ و تقلب نه تنها مشکلات اخلاقی بلکه مسائل روانی و عاطفی جدیاند که ریشه در عزت نفس، خودپنداره، تعارضهای درونی و فشارهای اجتماعی دارند. درک این تفاوتها و حمایت روانشناختی میتواند به کاهش این رفتارها و حفظ سلامت روان فرد و جامعه کمک کند. هوش مصنوعی چالشهای جدیدی پیش رو قرار داده که نیازمند آموزش، خودآگاهی و فرهنگسازی بیشتر است تا افراد در مسیر درست حفظ سلامت روانی و اخلاقی قرار بگیرند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است