تبعات بازگشت اراذل و اوباش به دنیای جرم / در گفتگو با دکتر مریم سامانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه

خط سلامت: اراذل و اوباش فقط یک تیتر در اخبار حوادث نیستند؛ بخشی از پازل بحران‌های اجتماعی‌ است. هر مشت، هر چاقو، هر عربده، تبلوری است از صدایی که سال‌ها شنیده نشده و روانی که در سکوت، زخم خورده است.

?>
تبعات بازگشت اراذل و اوباش به دنیای جرم / در گفتگو با دکتر مریم سامانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه

 حضور اراذل و اوباش در جامعه همیشه و به‌طور مستمر مورد بررسی افراد جامعه بوده است. پدیده اراذل و اوباش، اگرچه در ظاهر منحصر به خیابان‌ها و حاشیه‌هاست، اما ریشه‌هایی عمیق در ناکامی‌های اجتماعی، عقده‌های سرکوب‌شده و تربیت‌های نابه‌سامان دارد.

به گزارش خط سلامت از خبرگزاری  برنا،  استفاده از عبارات برچسب‌دار مثل اوباش باعث می‌شود جامعه فاصله خود را با این افراد بیشتر کند و آنها را به‌عنوان دیگری ببیند. در نتیجه نه اصلاح اتفاق می‌افتد و نه همدلی.

در چند سال اخیر، پلتفرم‌های اجتماعی و رسانه‌ها نقش مهمی در شکل دادن به زبان عمومی نسبت به این گروه‌ها داشته‌اند. برخی محتوا‌ها با تأکید بر چهره‌هایی خاص، عملاً واژه‌هایی مثل اوباش را با تصاویر و تیپ‌های مشخصی پیوند داده‌اند. این نوع بازنمایی گاه درک عمومی را شکل می‌دهد و گاه آن را ساده‌سازی می‌کند.

دکتر مریم سامانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه، در گفت‌و‌گو با برنا گفت: اولین نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که اگر رسانه‌ای می‌خواهد کارش را درست انجام بدهد باید برچسب‌ها را بردارد؛ پس ما نگوییم اراذل و اوباش. رسانه آینه‌ای در دست مردم است که از آن استفاده می‌کنند و با آن به اصطلاح برچسب‌ها جامعه نامگذاری می‌شود، وقتی ما برچسب اجتماعی می‌زنیم، باعث می‌شود فردی که او را اراذل و اوباش می‌نامیم هیچ وقت احساس نکند امکان خارج شدن از آن گروه و دسته را دارد. این واژه را تغییر بدهید و تحت عنوان مجرمانه یا خشونت مجرمانه و به اصطلاح تحت عناوین جرایم خاص مطرحش کنید.

وی با اشاره به شیوه درست برخور با این افراد گفت: برای برخورد با افرادی که رفتار‌های مجرمانه و رفتار‌های خشن دارند رویکردی به اصطلاح ترکیبی و چند محوری باید داشته باشیم. ما باید اول نیاز‌های روانی و اجتماعی‌شان را درک کنیم چرا که جامعه آنها را طرد می‌کند و به آنها برچسب می‌زند؛ ما نباید تحول و رشد در آنها را نادیده بگیریم. 

وی افزود: وقتی نهایت کاری که برای این مجرمان انجام می‌شود مجازات و طرد شدن از جامعه است، احتمال اینکه برگردند به سراغ جرم و گروه‌هایی که مجرم‌اند بیشتر است و در درون آن گروه‌ها بیشتر تردد و تماس دارند؛ بنابراین طبیعی است که این اتفاق بیفتد. زمانی که ما همه راه‌ها را بر آنها می‌بندیم، راه دیگری برایشان ایجاد نمی‌کنیم که بتوانند وارد مسیر‌های جدید شوند. پس اولین کاری که باید برای این افراد انجام بگیرد در کنار بررسی‌های قضائی، ایجاد یک رابطه درمانی تخصصی با متخصصان روان‌شناس است تا بتوانند هر آنچه را که در دامن جامعه و خانواده دریافت نکرده‌اند مثل امنیت، احترام و قضاوت نشدن را با درمانگر تجربه کنند.

زمانی که صحبت از چرخه تکرار شدن جرم به میان می‌آید نمی‌توانیم فقط یک عامل و اتفاق را بررسی کنیم چرا که ثابت ماندن در زنجیره تکرار جرم وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی است. عواملی، چون پیشینه‌های ذهنی، خانوادگی و تربیتی فرد در کنار عوامل محیطی و اجتماعی بسیار تاثیرگذار است.

دکتر مریم سامانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: از طرف دیگر روان درمان‌گران و روان‌شناسان می‌توانند مکانیزم‌های دفاعی این افراد را شناسایی کنند و با تنظیم هیجانات که در برخی از موارد نیاز به دارو هم هست به آنها کمک کنند. طرح واره درمانی شناختن زخم‌های روانی و طرح واره‌های این افراد خیلی کمک می‌کند تا ما بتوانیم با سبک‌های متفاوت درمانی تراپی الگو‌های فکری هیجانی‌شان را شناسایی و اصلاح کنیم.

وی با اشاره به نقش ژنتیک افزود: یکی از محور‌های مهمی که باید در خصوص مجرمان با سطوح مختلف جرم مورد توجه قرار دهیم بحث ژنتیک است. ژنتیک باعث می‌شود افراد نسبت به رنج کشیدن دیگران بی‌احساس و بی‌تفاوت باشند. مطالعات نشان داده که وراثت در این صفات تا ۸۱ درصد نقش دارد و موضوع بعدی تعاملی است بین ژن و رفتار‌هایی که در کودکی با این افراد شده است. یعنی بدرفتاری‌های دوره کودکی و ایجاد شدن مشکلات در گیرنده‌های سروتونین‌ها یک انتقال‌دهنده عصبی است که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو، اشتها، خواب و سایر عملکرد‌های بدن دارد (نقش مهمی در موضوع پرخاشگری دارد. 

وی همچنین گفت: بر اساس تحقیقات، افرادی که در دوره‌ای از زندگی‌شان اقدام به جرم کردند، اما توانستند تحصیل کنند، وقتی خواستند وارد بازار کار شوند به آنها کاری داده نشده و این انگ‌های اجتماعی و محدودیت‌ها برای اینکه بخواهند به اشتغال برسند و زندگی تشکیل بدهند باعث می‌شود آنها مجددا به فضای جرم برگردند، چون راه دیگری برایشان وجود ندارد. 

دکتر مریم سامانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه با اشاره به نقش رسانه‌ها در ایجاد تصویر منفی و خشن گفت: نقش رسانه‌ها در تقویت یا کاهش انگ زدن خیلی مهم است. اگرچه رسانه می‌خواهد جامعه را آگاه کند، اما متاسفانه به این نکته توجهی نیست که در این جور مواقع خشونت تقویت می‌شود. رسانه‌های جمعی با پرداختن افراطی به جرایم خشن و القاب دادن به افراد در حوزه‌های جرم باعث می‌شوند به صورت اغراق آمیز تمرکز بر منفی‌ها تقویت شود و جامعه باز هم از این بابت آسیب ببیند.

برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
ارسال نظر

اخبار پربازدید
آخرین اخبار
خط سلامت
فیلم ها
  • خط سلامت: عشق و حسادت با هم مرتبط هستند زیرا یک هورمون مشترک در این دو احساس نقش دارد. عشق احساسی است که به هورمون…

گزارش ویژه
پادکست
  • 00:00
    00:00
اتاق درمان