
هنر گفت و گوی هوشمندانه در رابطه، راز حفظ صمیمیت و رضایت عاطفی است. این مقاله به شما میآموزد چگونه با شناخت تفاوت های فرهنگی و سبک های ارتباطی، از اشتراکگذاری مناسب و بهموقع بهرهمند شوید و رابطه ای سالمتر بسازید.
به گزارش خط سلامت بسیاری از ما به یک افسانه آرام باور داریم که میگوید: صمیمیت واقعی یعنی همه چیز را با هم به اشتراک بگذاریم، همیشه و به صورت لحظهای. به ما گفتهاند که پنهانکاری خطرناک، محاسبهگرانه و حتی دستکاری گرانه است. البته بخشی از این حرف ها حقیقت دارد (بسته به زمینه و محتوای موضوع)، اما تصویر کامل پیچیدهتر است.
اما... آیا واقعاً باید همه چیز را به اشتراک بگذاریم؟ جواب خیر است. من اغلب به مراجعانم توصیه میکنم رابطهشان را مانند یک باغ تصور کنند؛ همه قبول داریم که باغ برای رشد نیاز به آبیاری دارد. اما چه اتفاقی میافتد وقتی بیش از حد یا بدون توجه به ظرفیت گیاهان آب بدهیم؟
واقعیت این است که همه افکار و احساسات نیاز نیست بیان شوند. هر احساسی آماده اشتراکگذاری نیست. هر لحظه نیازی به بازگو کردن و شرح دادن ندارد. در واقع، سیلوار فرستادن افکار بیفیلتر یا احساسات خام میتواند منجر به خستگی عاطفی یا فاصله گرفتن شریک زندگی شود، به ویژه وقتی که اشتراکگذاری متقابل یا هدفمند نباشد.
زمینه فرهنگی و سبکهای ارتباطی
یکی از رایجترین پویاییهایی که مشاهده میکنم (خصوصاً در روابط بینفرهنگی، اما در هر رابطهای ممکن است، حتی در محیط کار) مربوط به تفاوت در سبکهای ارتباطی است. این مسئله وقتی برجستهتر میشود که یکی از طرفین از فرهنگی «کممتن» باشد که در آن معنا عمدتاً از طریق کلمات منتقل میشود. در این فرهنگها، صحبت کردن مستقیم و باز با صداقت، استقلال، احترام و شفافیت مرتبط است. هرچه بیشتر صحبت کنیم، واضحتر و دلسوزانهتر هستیم.
طرف دیگر ممکن است از فرهنگی «پُرمتن» بیاید، جایی که بخش زیادی از معنا در ناگفتههاست. نشانههای غیرکلامی، لحن صدا، زمانبندی و تکیه بر فهم مشترک اهمیت بیشتری دارد. کم صحبت کردن به معنای پنهانکاری نیست، بلکه به معنای اعتماد به این است که آنچه مهم است، بدون گفتن کامل درک میشود.
سبکهای پردازش اطلاعات
یک سناریوی رایج دیگر این است که یکی از افراد صحبت میکند تا فکر کند و دیگری فکر میکند تا صحبت کند. به عبارت دیگر، یکی پردازشگر بیرونی و دیگری پردازشگر درونی است.
وقتی این دو جهان به هم میرسند، سوءتفاهم ایجاد میشود. فردی که از فرهنگ کممتن است یا پردازشگر بیرونی، ممکن است احساس کند نادیده گرفته شده یا کنار گذاشته شده است. فرد پُرمتن یا پردازشگر درونی ممکن است احساس خستگی، فشار عاطفی یا محدود شدن کند.
ممکن است یکی فکر کند: تو هیچ وقت نمیگویی چه احساسی داری.
در حالی که دیگری فکر میکند: تو دائم داری با من صحبت میکنی و من نفس کشیدن ندارم. چرا باید همه چیز را اینقدر واضح توضیح دهی؟
هیچکدام اشتباه نیستند، آنها فقط به زبانهای متفاوت ارتباطی صحبت میکنند. مطمئناً هر دو طرف دنبال نقطهای میگردند که بتوانند در آن با هم ارتباط برقرار کنند. حالا سوال این است که چگونه.
چگونه از سیل وار بودن به آبیاری منتقل شویم؟
این کار چندان سخت نیست، اما باید ابتدا باور کنیم که همه چیز نیازی نیست با شریک زندگیمان در میان گذاشته شود (افراد دیگری هم هستند که میتوانند فضای گوش دادن و پردازش را فراهم کنند) و دوم، مهارتهایی را توسعه دهیم.
قبل از اینکه دفعه بعد چیزی را با شریک زندگیتان به اشتراک بگذارید، این سوالات را از خود بپرسید:
الان چه احساسی دارم؟ (چند ثانیه مکث کنید)
آیا به اندازه کافی این احساس را پردازش کردهام تا با وضوح، نه فقط شدت، صحبت کنم؟
آیا هدف من از اشتراکگذاری ایجاد ارتباط است یا فقط تخلیه ناراحتی خودم؟
آیا شریک من در فضایی است که بتواند این را دریافت کند؟
آیا میدانم شریکم چگونه دوست دارد ارتباط برقرار کند و دریافت کند؟
وقتی این سوالات را پیش از صحبت از خود میپرسیم، از حالت سیلوار به آبیاری تدریجی منتقل میشویم. کلماتمان مثل یک جریان ثابت میشوند، نه موجی مهیب.
هنر به اشتراکگذاری هوشمندانه در رابطه» از منظر سلامت روان، نکات مهم و ارزشمندی دارد که به بهبود کیفیت روابط عاطفی و روانی کمک میکند. در ادامه به بررسی آن از دیدگاه سلامت روان میپردازم:
۱. اهمیت تنظیم میزان و زمان اشتراکگذاری در سلامت روان روابط
این مقاله تأکید میکند که اشتراکگذاری بیش از حد یا نامناسب احساسات و افکار میتواند به خستگی عاطفی، استرس و حتی فاصله گرفتن شریک زندگی منجر شود. از منظر سلامت روان، تعادل در بیان احساسات و افکار و انتخاب زمان مناسب برای گفتگو، به حفظ تعادل روانی و عاطفی هر دو طرف کمک میکند و از ایجاد فشار روانی در رابطه جلوگیری میکند.
۲. پذیرش تفاوتهای فرهنگی و سبکهای ارتباطی
تفاوت در سبکهای ارتباطی ناشی از زمینههای فرهنگی یا سبکهای پردازش فکری، منبع رایج سوءتفاهمها و تنشهای روانی در روابط است. پذیرش و درک این تفاوتها، مهارتهای بینفردی و همدلی را تقویت کرده و به کاهش تعارضات و افزایش احساس امنیت روانی در رابطه کمک میکند.
۳. مهارتهای هوشمندانه اشتراکگذاری به عنوان ابزار تنظیم هیجان
مطرح شدن سوالاتی مانند آیا احساس خود را به اندازه کافی پردازش کردهام؟ یا آیا شریک من آماده شنیدن این موضوع است؟ نشاندهنده اهمیت آگاهی هیجانی و تنظیم هیجان است که از اصول مهم سلامت روان به شمار میروند. این مهارتها به افراد کمک میکند تا احساساتشان را به شکل سالم و سازنده بیان کنند و از اشتراکگذاری بار روانی اضافی و بیموقع جلوگیری کنند.
۴. جلوگیری از فرسودگی عاطفی و ایجاد فضای روانی امن
اشتراکگذاری بیرویه یا نامنظم میتواند موجب فرسودگی عاطفی و ایجاد حس فشار و گرفتاری در طرف مقابل شود که در نهایت سلامت روان رابطه را به خطر میاندازد. آموزش و تمرین مهارتهای به موقع و هوشمندانه در بیان احساسات، به ایجاد فضای امن روانی در رابطه کمک میکند تا هر دو طرف احساس راحتی و حمایت کنند.
۵. ارتقای همدلی و ارتباط موثر
با شناخت سبکهای متفاوت در ارتباط، افراد میتوانند بهتر همدیگر را درک کنند و از تصورات نادرست و برداشتهای اشتباه جلوگیری کنند. این امر موجب بهبود کیفیت ارتباط، کاهش استرسهای روانی و افزایش رضایت در رابطه میشود.
جمعبندی کلی
از منظر سلامت روان، این مقاله یک راهنمای عملی و روانشناختی مفید برای مدیریت ارتباطات عاطفی در رابطه است. با توجه به اهمیت سلامت روانی در حفظ و تقویت روابط پایدار و رضایتبخش، یادگیری و تمرین اشتراکگذاری هوشمندانه میتواند نقش بسزایی در کاهش تنشها، افزایش رضایت عاطفی و تقویت همدلی و حمایت متقابل داشته باشد.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است