طرحواره ها به عنوان تلههای زندگی معرفی میشوند که میتوانند مانع رشد و پیشرفت فرد شوند. شناخت این تلهها به افراد کمک میکند تا الگوهای ناسالم خود را شناسایی کرده و برای تغییر آنها اقدام کنند. به این ترتیب، امکان ایجاد تغییرات مثبت در زندگی فراهم میشود.
به گزارش خط سلامت، “مردم بهطور معمول به آنچه فکر میکنند تبدیل میشوند. اگر شما به شکست فکر کنید، در نهایت به شکست خواهید رسید. اما اگر به موفقیت و فرصتهای جدید فکر کنید، میتوانید از هر چالشی بهعنوان پلهای برای پیشرفت استفاده کنید.”
طرحواره چیست؟
طرحواره، واحدی ساختارمند و سازمان یافته است که از اطلاعات، دانش و تجارب یکپارچه در مورد موضوعی خاص، شکل گرفته است. این ساختار هدفمند بوده و الگوهای ذهنی و رفتاری خاصی را در فرد شکل می هد که بر ادراک و رفتار و ذهنیات فرد تاثیر گذاشته و واکنش وی را به سمت هدف ضمنی خود هدایت می کنند. از این الگوها در کتاب (زندگی خود را دوباره بیافرینید) با عنوان ” تله های زندگی” نام برده شده است.
در واقع، انواع طرحواره ها حاصل دانش، برداشت ها و نتایج ما از تجارب و خاطرات گذشته هستند که در مغز ما ساختارمند شده و قدرت هدایت رفتار ما را به دست می گیرند.
با هدایت شدن توسط این طرحواره ها، افراد رفتارهای خاصی را بر طبق الگوی پیشنهادی طرحواره ها در پیش می گیرند که نحوه واکنش آنها در قبلا محیط، خود و دیگران را تعیین می کند. در واقع، ما بر اساس این طرحواره های ناشناخته درونی، از قوانین خاص و ناخودآگاهی پیروی می کنیم که چاره ای جز عمل به آنها نداریم مگر اینکه موفق به شناخت و آگاهی یافتن نسبت به این الگوهای ناخودآگاه بشویم. همانند، طرحواره شکست که ناخودآگاه ما را به سوی هدف ضمنی خود که شکست و احساس ناتوانی بیشتر است، سوق می دهد.
ما بر اساس این الگوها و طرحواره های ناشناخته، سبک های خاص رفتاری و مقابله ای را در زندگی در پیش می گیریم که بر تصمیمات و کنش ها و واکنش های ما اثر گذاشته و انتخابهای ما را رقم می زنند. پس شناخت و آگاهی یافتن از این طرحواره ها و الگوهای ذهنی بسیار مهم بوده و می تواند، رهایی بخش ما از سلطه برخی طرحواره های ناکارآمد مانند: طرحواره شکست و الگوی ناکامی باشد.
طرحواره شکست چیست؟
طرحواره شکست شامل الگوهای ناتوانی و باورهای ذهنی ساختاریافته ای است که بر مبنای ناکامی و ناکارآمدی و شکست پایه ریزی شده است. وقتی فردی به دلیل شکستهای واقعی یا ذهنی خود در گذشته، کم کم به این باور برسد فرد ناموفق و شکست خورده ای بوده و بدون استعدادهای ذاتی ارزشمند آفریده شده است، دیگر هرگز قادر به رسیدن به اهداف و رویاهای خود نخواهد بود زیرا این باور ذهنی و الگوی ناتوانی و احساسات برانگیخته شده توسط آنها، تبدیل به واقعیتی محض در ذهن فرد دارای طرحواره شکست می گردد. در ذهن این فرد، نوار شکست خورده بودن، ناکامی و ناتوانی و احساس شکست و بی لیاقتی، دائما در حال پخش بوده و ناخودآگاه، فرد را به سمت شکستهای بیشتر سوق می دهد.
در اثر بازپخش این ذهنیت ناتوان کننده، فرد با باور به اینکه (من یک شکست خورده ناتوان هستم…)، مرتبا به خود بازخورد منفی داده و نکات مثبت خود را نمی بیند. در نتیجه، فرد دارای الگوی ناکامی یا طرحواره شکست، هرگز به احساس کفایت و ارزشمندی و اعتماد به نفس کافی نمی رسد. زیرا، بر اثر ساختار طرحواره شکست، به موفق شدن خود ایمان نداشته و در تله حاصل از این طرحواره ناتوان کننده و الگوی بی لیاقتی می افتد. چنین فردی، خود را همیشه ناتوان تر از دیگران دانسته و هراس از شکست، همراه همیشگی اوست.
طرحواره شکست چگونه بر افکار ما تاثیرگذار است؟
طرحواره های ناسازگار اولیه ریشه های اصلی نگاه فرد به خود و روابط او با دیگران بوده که از کودکی شکل می گیرند. این طرحواره های ناتوان کننده، بر پایه (نظریه طرحواره یانگ)، از الگوهای پایدار تعامل های ناسالم با اعضای خانواده و همسالان سرچشمه گرفته و تاثیرات مخربی بر روابط و میزان رضایت افراد در رابطه با دیگران به ویژه در پیوند زناشویی دارند.
وجود این طرحواره ناکامی و ناتوانی در فرد، باعث می شود وی از تمام شرایط و موقعیتهایی که احتمال شکست در آنها وجود دارد، دوری کرده و هرگز وارد اقدامات، موقعیت ها، ارتباطات و شرایطی که ریسک پذیر است و او را به چالش می کشند، نمی شود زیرا، احساس ناتوانی و خشم درونی این فرد در چنین موقعیتهایی فوران کرده و اراده او را سلب می کند.
اثر طرحواره شکست، بر ذهن و رفتار افراد دارای این طرحواره، شامل این موارد است:
- فرد دارای طرحواره شکست و ناکامی، همواره با ترس درونی دست و پنجه نرم می کند و اضطراب شدیدی، همراه با احساس حقارت نسبت به دیگران دارد. زیرا، خود را ناتوان، احمق و بی استعداد می شمارد و الگوی ذهنی او این است که هرگز موفق نخواهد شد.
- تاثیر دیگر طرحواره شکست، اجتناب فرد از چالش ها و موقعیت های اضطراب زا و شرایطی است که ممکن است منجر به شکست شوند.
- فرد دارای طرحواره شکست یا الگوی ناکامی و ناتوانی، از خود بسیار انتقاد کرده و نسبت به انتقاد دیگران از خود نیز، حساس بوده و این موضوع آرامش وی را به هم می ریزد.
- طرحواره شکست، باعث توجه و حساسیت بیش از حد فرد نسبت به نشانه های شکست می گردد.
- فرد دارای الگوی ناکامی و طرحواره ناتوانی و شکست، موفقیت های خود را هرگز آنقدر خوب وارزشمند نمی شمارد که احساس موفقیت کند. این فرد هر چقد تلاش کرده باشد، از نظر خود ناکافی و بی ارزش است.
- احساس بی ارزشی و ناشایسته بودن از تاثیرات طرحواره شکست والگوی ناتوانی بر فرد است. زیرا، هرگز خود را مفید، ارزشمند و موفق حس نکرده و از این بابت دائما خود را سرزنش می کند.
- این افراد، مرتبا خود را با دیگران مقایسه کرده و خود را حقیر و ناتوان می بینند. در اثر خودسرزنشی، این افراد فاقد عزت نفس بوده و اعتماد به نفس انجام کارها را از دست می دهند. این افراد همیشه خود را با دیگران مقایسه کرده و به نوعی خود را حقیرتر و ناتوان تر از دیگران ارزیابی می کنند. (البته این به معنای طرحواره بی کفایتی و وابستگی در فرد نیست.)
- تاثیر طرحواره شکست بر روابط عاطفی نیز بسیار ویرانگر است و این روابط را نیز به شکست کشانده و در نهایت منجر به منزوی شدن این افراد می گردد. فرد دارای طرحواره شکست، یا کیس بسیار موفقی انتخاب می کند که به واسطه رابطه با او هویت موفقی احساس نماید، یا بالعکس، به فردی که از خود ناتوان تر و ضعیف تر و ناموفق است، نزدیک می شوند تا از این طریق احساس برتری و ارزشمندی کند. این الگو، در روابط عاطفی اکثرا، منجر به شکست و جدایی می شود و ممکن است، این فرد در اثر شکستهای مکرر عاطفی تصمیم به دوری از افراد یا انزوای اجتماعی بگیرد.
- در پژوهش (مقایسه طرحواره های ناسازگار دانشجویان دارای شکست عاطفی و دانشجویان عادی)، طرحواره های ناسازگار در دانشجویان دارای شکست عاطفی و دانشجویان عادی مقایسه شدند. نتایج حاکی از این بود که افراد با طرحواره های ناسازگار اولیه به ویژه در 13 طرحواره مرتبط با کاهش رضایت از رابطه و شکست عاطفی شامل: محرومیت هیجانی, رهاشدگی, بی اعتمادی/بدرفتاری, انزوای اجتماعی, نقص/ شرم, وابستگی/ بی کفایتی, آسیب پذیری در برابر زیان و بیماری, گرفتاری, اطاعت, معیارهای سرسختانه, استحقاق/ بزرگ منشی, خویشتنداری/ انضباط ناکافی, رضایت کمتری را در روابط عاشقانه تجربه می کردند.
- طرحواره شکست، می تواند فرد را افسرده کرده یا به خوشگذرانی زیاد روی آورد. امکان اینکه فرد دارای الگوی ناکامی، دچار اعتیاد شود و به آن پناه ببرد، زیاد است.
- افراد دارای طرحواره شکست و ناکامی، مسائل مهم زندگی خود را هرگز ارزشمند ندیده و اغلب احساس سرخوردگی دارند.
- احساس عقب ماندن از دیگران، بی ارزشی، از دست رفتن تجارب مهم زندگی، مقایسه ناعادلانه خود با افراد نامتناسب با خود، حس ناتوانی و شکست خوردگی از اثرات ماندگار طرح شکست در افراد مبتلا به این طرحواره است. مثلا: فرد دارای الگوی ناتوانی و درماندگی، در انتخاب رشته و شغل، به سراغ مواردی می رود که اصلا در زمینه آن توانمندی نداشته و با نادیده گرفتن این موضوع مهم و بی توجهی به آنچه در آن استعداد داشته و توانمند است، ناخواسته خود را به سمت شکست سوق می دهد.
نکته : در دورههای کوچینگ ، در ابتدای دوره یک کارگاه دوروزه برگزار میشود که به خودشناسی، تقویت مهارتهای فردی و کشف طرحوارههای هر فرد کمک میکند. این کارگاه به شرکتکنندگان این امکان را میدهد تا با استفاده از تمرینات عملی و فعالیتهای گروهی، به درک عمیقتری از خود و الگوهای رفتاری خود دست یابند. در این جلسات، به شناسایی طرحوارههای شخصی و تأثیر آنها بر زندگی روزمره پرداخته میشود و شرکتکنندگان میتوانند با یادگیری تکنیکهای خودآگاهی و بازخورد، مهارتهای فردی خود را تقویت کنند. این فرآیند نهتنها به آنها کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند، بلکه به توسعه روابط مثبت و مدیریت بهتر چالشها نیز منجر میشود.
علل ایجاد طرحواره شکست
- این طرحواره، حاصل تجربه ها و برداشت های ذهنی غلط از تجارب شکست خورده گذشته می باشد. معمولا، علل شکل گیری طرحواره شکست، شامل موارد زیر است:
- اگر والدین موفق و قدرتمند باشند، ممکن است فرزند در قبال آنها احساس شکست داشته باشد. یا ممکن است، والدین دائما به او احساس ناکافی بودن را منتقل کرده باشند.
- عدم واگذاری مسئولیت به این افراد در کودکی، می تواند از دلایل عد م رشد احساس توانمندی در وی باشد.
- کودکی که بیشتر در معرض ناکامی و مقایسه شدن با دیگران قرار داشته، بیش از دیگران زمینه ابتلا به طرحواره شکست را خواهد داشت.
- عدم توجه و محبت کافی به کودک، تحقیر و سرزنش وی، می تواند باعث احساس بی ارزشی در وی شده و دچار خودتحقیری و بی ارزشی شود. عزت نفس پایین و عدم پذیرش خود در این فرد، به مرور باعث شکل گیری تجارب منفی و همراه با شکست شده و طرحواره شکست در او شکل می گیرد.
درمان طرحواره شکست با طرحواره درمانی
طرحواره درمانی ، رویکردی است که توسط “جفری یانگ” بنیان نهاده شد و برای درمان طرحواره ها و اختلال های روانی _ شخصیتی به کار می رود. در طرحواره درمانی، شدت هیجانات ناشی از تجربیات گذشته فرد کاهش داده شده و الگوی شناختی غلط وی به مرور تغییر داده می شود. همچنین، سبکهای مناسب رفتاری و فکری سالم، جایگزین افکار و الگوهای ذهنی غلط طرحواره می شود.
50 درصد درمان طرحواره شکست، تشخیص صحیح این طرحواره در فرد و سپس، آشنایی با طرحواره شکست و شناخت علل و ویژگی های آن است. آگاهی از نحوه اثر گذاری این الگوی ناکامی برذهن و رفتار فرد نیز، بسیار مهم است. 50 درصد دیگر، راهکارهای تغییر و جایگزینی سبک ها و الگوهای سالم می باشد.
برخی از راههای درمان طرحواره شکست، با طرحواره درمانی عبارتند از:
- مراجعه به فرد متخصص و طرحواره درمانگر، قدم اول و بسیار مهم است.
- طی جلسات درمانی، درمانگر به بررسی طرحواره پرداخته و به مرور ذهنیت فرد و الگوی غلط ذهنی حاصل از طرحواره شکست را در فرد تغییر می دهد.
- درمانگر با کمک مراجع، در جهت خودشناسی بیشتر وی و توجه به قابلیت های خود، میزان عزت نفس و اعتماد به نفس مراجع را بالا برده و او را متوجه توانمندی هایی می کند که مراجع از آن غفلت می ورزد.
- در طی جلسات درمان، مراجع می آموزد که خود را با دیگران مقایسه نکند، به توانمندی ها و استعدادهای ذاتی خود نیز توجه کند و با خود دوستی و محبت بیشتری نسبت به خود بنگرد. این امر، به مرور باعث آشتی با کودک درون، درک خود آرامش یافتن فرد می گردد.
توصیه پایانی
بسیار مهم داست که طرحواره ها سریعتر شناسایی و درمان شوند. زیرا، در صورت عدم درمان یا تشخیص دیرهنگام منجر به اختلالات شدیدتر شخصیتی شده و جلو پیشرفت و شکوفایی فرد را خواهند گرفت. لذا توصیه می شود، همراه کسب اطلاعات و آگاهی در این زمینه، به نشانه های این طرحواره ها توجه داشته و در صورت کسب نتایج ناکام کننده مشابه نتایج طرحواره شکست، از یک روانشناس یا طرحواره درمانگر، جهت تشخیص و درمان کمک بگیرید.
منبع:tvf
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است